“ما” و برفِ دیروز و کرونای امروز
۱_راننده میگفت:" وقتی برف رشت شروع کرد به باریدن، مسافری داشتم که باید از تهران به رشت میآوردمش. برف که سنگینتر شد نرسیده به امامزاده هاشم وسط جاده گیر کردیم. از ساعت ده شب تا فردایش ساعت سه شب یعنی ۳۰ ساعت، کسی سراغمان نیامد. نه از هلالاحمر نه اداره راه و ترابری و نه نهادهای امدادی دیگر. اما اهالی امامزاده هاشم سنگ تمام گذاشتند. مادرها ، بچههای هفت، هشتسالهشان را برای کمک فرستاده بودند. مردان پارو میزدند و برفها را میروبیدند و زنان آش و سوپ میپختند تا در راه ماندگان گرم شوند.
آخر هم که دیدند کسی از طرف مسئولین…