کابل، هرات و رنجوری من از وطنم

روایت بصری آی تای شکیبافر از ماههای نخست طالبان در قدرت

1 220

نویسنده و عکاس: آی‎‌تای شکیبافر
دبیر عکس و مستند: الوند رضازاده/

آذر ماه سال۱۴۰۰ بود، حکومت کشور افغانستان تغییر کرده بود و من مشتاق برای عکاسی از این تغییر به فکر حضور در آنجا افتادم. بزرگترین انگیزه‌ام با وجود خطرات احتمالی حضور در کنار مردم شریف افعانستان بود، همیشه این بزرگترین اتفاقی درونی ام بود تا باعث شود همه خطرات را به جان بخرم، انگیزه‌ای که باعث می شد حس بودن در من بیشتر شود، این حس بخش عظیمی از خود را به کشف و شهودهایم اختصاص می داد. حضور در موقعیت‌های حساسی که زندگی مردم اعم از زن، کودک و مرد را تحت تاثیر قرارداده بود باعث می‌شد تا احساس قلبی ام به انسانیت بیشتر شود. من برای روحم زندگی کرده‌ام نه جسمم، شاید بارها و بارها جانم در خطر افتاده باشد اما می‌دانستم روحم زنده می‌شود، با عشق به انسان‌ها.

از تهران به مشهد حرکت کردم و پس از آن زمینی خودم را به مرز دوغارون رساندم. در مرز پس از انجام اقدامات لازم به سمت هرات حرکت کردم. در طول مدت سفرم در شهرهای هرات و کابل حضور داشتم و توانستم عکس‌های خود را ثبت کنم. مسائل مختلفی سوژه‌ی عکس‌های من شدند، مشکلات حضور زنان در جامعه برای من قابل توجه بود و در تلاش بر ثبت دغدغه‌های زنان و من جمله کودکان شدم. سوءتغذیه‌ی کودکان یکی دیگر از مواردی بود که در پایگاه‌های بهداشت و بیمارستان‌های دولتی به چشم می‌خورد، کمپ‌های ترک اعتیادی که در شهر کابل بدون تخت خالی در تلاش برای ترک معتادان و برگرداندن آنان به زندگی بودند از چشم‌های من دور نماند. بسیاری از خانواده‌های افغان از شهرهای کوچک و روستاها به شهرهای بزرگ تر مثل هرات مهاجرت کرده بودند و متاسفانه همانطور که در عکس‌ها پیداست شرایط برایشان بسیار سخت بود و مشکل غذا و بهداشت بی داد می‌کرد. در میان خانواده‌ها زنان، کودکان و مردان بسیاری را دیدم که در زمان جنگ ترکش‌هایی در بدن‌شان فرو رفته بود و این مساله سختی فقر را برایشان دشوارتر می‌کرد.
فروش دختران در سنین بسیار پایین نیز مسئله‌ای بود که در عکس‌ها قابل رویت است. با حضورم در برخی بیمارستان‌های هرات با مواردی همچون خودسوزی زنان برخورد کردم که این نیز همچون سایر موارد تاسف برانگیز بود.

به امید صلح در تمام جهان

آی‎‌تای شکیبافر

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.