در دنیای امروز، آنچه یک جامعه را در برابر بحرانها مقاوم میسازند، صرفا منابع مادی یا توان نظامی نیست بلکه “سرمایه اجتماعی” مردم یک سرزمین نیز نقش مهمی در تابآوری جوامع بحران زده دارد.
سرمایه اجتماعی یعنی اعتماد، انسجام، مشارکت و شبکههای ارتباطی میان افراد یک جامعه است. هرچه این سرمایه بیشتر باشد جامعه در برابر بحرانهایی همچون جنگ، تحریم و بلایای طبیعی یا تحولات سیاسی، تاب آورتر خواهد بود.
این سرمایه نادیدنی اما لمس شدنی میتواند به سادگی حتی با یک شایعه متزلزل شود. به شخص خودم بر این باور بودم که سرمایه اجتماعی ما بسیار پایین و ناامید کننده است اما با رویدادهای اخیر ماننده جنگ، قطعی اینترنت و خروج اتباع خارجی کمی در باورم تغییر ایجاد کرد و کمی امیدوار شدم هرچند همچنان باور دارم که سرمایه اجتماعی ما درخور نیست و نیاز به افزایش قابل توجهی دارد.
در زمان جنگ همدلی افراد با هم و با سرزمینشان بیشتر میشود. در فیلم “آخرزمان” که در واقع شرایط قبایل بومی را پیش از تهاجم سفیدپوستان به قاره آمریکا و سرخپوستان (البته الان دیگر از واژه سرخپوست استفاده نمیکنیم به جای واژه نامنوس سرخپوست از واژه بومیان امریکان استفاده میکنیم هرچند خود واژه نامنوس هم بهنظر نامنوس بیاد) را نشان میداد دو تا همسایه در یک قبیله بودند که بسیار سربه سر هم میگذاشتند و شوخیهای بسیار آسیبزایی با هم داشتند اما هنگامی که قبیلهی دیگری بهشان حمله کرد در کنار هم بودند، برای سرنوشت غمانگیز همدیگر خشمگین میشدند و برای آزادی و نجات هم تلاش میکردند.
سرمایه اجتماعی بالایی نیاز دارد که در زمان وقوع یک حادثه جمعی در کنار هم بودن و باهم از بحران عبور کردن، نه مثل راننده اتوبوسی که از سرباز برای برگشتن به خانهاش برای نشستن در جایگاه بار یک میلیون و پانصد هزار تومان برای تهران به رشت دریافت کرد.
سرمایه اجتماعی در واقع همان پیوند نامرئی بین روح انسانهاست که آنها را به مشارکت و عشقورزی به یکدیگر میکند همان که سبب شد برخی از مردم گیلان برای اسکان مردم جنگزده از تهران در تکاپو باشند حالا یا رایگان یا با هزینه کم و اینبار دیگر نگفتند وای این تهرانیها بازم دارند میان که شهر ما رو شلوغ کنند. اینبار همه ایرانی بودیم حالا بماند که در این میان یکسری سواستفاده از اعتماد هم شد چه از طرف میزبان چه از طرف مهمان.
سرمایه اجتماعی، همان شبکهای از اعتماد، همبستگی، مشارکت و ارتباطات میان افراد، گروهها و نهادهای یک جامعه است. این سرمایه نامرئی، همچون چسبی اجتماعی، مردم را به یکدیگر متصل میکند و بستر گفتوگو، همکاری و همدلی را فراهم میآورد.
سرمایه اجتماعی به سه شکل نمود پیدا میکند:
سرمایه پیوندی (Bonding): روابط نزدیک میان اعضای یک گروه همگون مانند خانواده یا دوستان.
سرمایه پلزننده (Bridging): ارتباط میان گروههای مختلف اجتماعی، قومی یا مذهبی.
سرمایه ارتباطی (Linking): ارتباط میان مردم و نهادهای رسمی، حاکمیت یا سازمانهای فرادست.
هرچه این پیوندها قویتر و گستردهتر باشند، جامعه توانایی بیشتری برای مقابله با بحرانها و چالشها خواهد داشت. تحقیقات گسترده نشان میدهد که سرمایه اجتماعی یکی از مهمترین پیشنیازهای تابآوری فردی و جمعی است.
در واقع، اعتماد میان مردم، همکاریهای داوطلبانه، شبکههای ارتباطی و حس تعلق اجتماعی، ابزارهای عملی برای تقویت تابآوری محسوب میشوند. در واقع سرمایه اجتماعی هر چه بیشتر باشد، تابآوری مردم نسبت به بحرانها بیشتر خواهد بود.
تابآوری پاین مردم یک سرزمین میتواند منجر به افزایش شکاف اجتماعی، ضعف انسجام اجتماعی، افزایش خشونت و ناآرامیهای اجتماعی، فرار مغزها و مهاجرت گسترده، افزایش بیکاری، کاهش سرمایگذاری، افزایش استرس و رفتارهای پرخطر، افزایش بی ثباتی سیاسی و نفوذ و مداخله خارجی در آن سرزمین شود.
به عنوان مثال همین که افراد نتوانند در یک بحران در کنار عقاید مخالف همدیگر هرچند جزیی و کوچک صبوری کنند و به یکدیگر گوش دهند و هرکدام نشان از کمبود سرمایه اجتماعی است، مهارت نرم همچون گفتوگو و تفکر انتقادی از جمله مهارتهایی است که برای افزایش تابآوری اجتماعی به آن نیاز داریم.
در واقع کاهش تعاملات اجتماعی، سرمایه اجتماعی را کاهش میدهد عدم شفافیت در گفتوگو و دورویی در بیان نظر نیز ضربه مهلکی به سرمایه اجتماعی وارد میکند. با توجه به سه شکل نمود سرمایه اجتماعی میتواند راهکارهایی ارایه داد تا سرمایه اجتماعی در میان افراد یک جامعه افزایش پیدا کند.