شهروندان استان مازندران، همجوار با گیلان، در اقدامی بهموقع و آگاهانه، از وزیر راه و شهرسازی و استاندارشان خواستهاند تا هرگونه تصمیم غیرکارشناسی درخصوص صدور مجوزهای بلندمرتبهسازی و احداث برجهای بلند در مازندران را بهدقت بررسی، ارزیابی و تعیین تکلیف کند.
این درخواست در قالب یک کارزار گسترده و جمعی، از سوی بومیان، دوستداران محیطزیست، محققان و دوستداران خطه مازندران تدوین و منتشر شده است. در این نامه سرگشاده، به صراحت تاکید شده که برجسازی در مازندران نهتنها کمکی به حل بحران مسکن نمیکند، بلکه در عمل، تصمیمی ضدمردمی و ضدمحیطزیستی است؛ اقدامی که به نابودی شالیزارها، جنگلها، منابع آب زیرزمینی و در نهایت، امنیت غذایی کل کشور منجر خواهد شد.
استانهای گیلان، مازندران و گلستان، بهعنوان سه استان همجوار در کرانه دریای کاسپین، از منظر جغرافیایی، اقلیمی و فرهنگی، شباهتهای برجستهای با یکدیگر دارند و همچون یک خط جغرافیایی پیوسته، هویت منطقهای مشترکی را تشکیل میدهند.
ویژگیهای مشترک همچون آبوهوای مرطوب، طبیعت سرسبز، کشاورزی غنی و جاذبههای گردشگری ساحلی، این مناطق را به یک کل واحد تبدیل کرده است. چالشهای مشابهی نظیر مدیریت منابع آب، مدیریت پسماند و فاضلاب، حفاظت از محیط زیست و دستیابی به توسعه پایدار نیز در این نواحی مشهود است.
بنابراین، در طراحی و اجرای طرحهای توسعهای، ضروری است این سه استان بهصورت یکپارچه و با توجه به ویژگیها و نیازهای مشترکشان مورد برنامهریزی قرار گیرند تا هماهنگی و اثربخشی اقدامات در این خطه پیوسته، بیش از پیش تقویت شود.
کارزار بومیان مازندران در شرایطی منتشر شده که پیشتر، نماینده عالی دولت در استان گیلان، بلندمرتبهسازی را بهعنوان الزامی اجتنابناپذیر برای مقابله با نابودی اراضی کشاورزی مطرح کرده و با هماهنگی وزارت راه و شهرسازی، ۲۰ نقطه را برای اجرای این طرح در گیلان مشخص کرده است.
مراحل اولیه مطالعاتی این پروژه در وزارتخانه مربوطه و اداره کل راه و شهرسازی استان در حال پیگیری است و گروههای مشاور درگیر تهیه طرحهای مطالعاتی، مکانیابی و مقدمات فنی هستند. افزون بر این، شهرداری رشت بهصورت مستقل، قراردادی با یکی از شرکتهای مهندسی مشاور برای مکانیابی عرصههای مستعد بلندمرتبهسازی امضا کرده و این روند را تسریع بخشیده است.
پیش از هر چیز، باید اذعان داشت که بخش عمده پروژههای ساختمانی و برجسازی در استانهای شمالی، نهتنها به رفع کمبود مسکن در شهرهای این مناطق کمکی نمیرساند، بلکه فرصتهای سوداگری در حوزه زمین، املاک و مستغلات را دوچندان میسازد.
همانگونه که در این کارزار بهدرستی اشاره شده، این پروژهها عمدتا نه برای تامین نیازهای بومیان، بلکه برای سرمایهگذاران غیربومی و دلالانی طراحی شده که سودای تبدیل زمینهای حاصلخیز به «طلای ساختمانی» را در سر میپرورانند.
در سالهای اخیر، برگزاری نشستهای متعدد در حوزه ساختوساز با حضور سازندگان و نمایشهای تبلیغاتی پرزرقوبرق در این استانها، مزید بر علت است و گواهی بر تغییرات جدی و برنامهریزیشدهای است که با شتاب در حال شکلگیری هستند.
این تحولات در حالی رخ میدهد که مهاجرتهای گسترده به سوی استانهای شمالی – ناشی از عواملی چون تغییرات اقلیمی، آلودگی هوا، فرونشست زمین و بحرانهای زیستمحیطی در سایر نقاط کشور- تنها افزایش سرسامآور قیمت املاک، زمین و مستغلات را برای مردم بومی گیلان، مازندران و گلستان به ارمغان آورده است.
این جابهجاییهای جمعیتی، ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و اکولوژیکی این استانها را دگرگون ساخته و چالشهای عمیقی را بر جای گذاشته است. از آنجا که این سه استان در یک چارچوب جغرافیایی مشخص و یکپارچه قرار دارند، هماکنون با چالشها و معضلاتی نظیر کمبود اراضی کشاورزی، کمبود مسکن، مدیریت ناکارآمد پسماند و فاضلاب، و مشکلات محیطزیستی مواجهاند.
از سوی دیگر، مهاجرت به این استانها عمدتا از مناطقی انجام میشود که خود با بحرانهایی مانند کمبود آب، مسائل محیطزیستی، و تغییرات اقلیمی دستوپنجه نرم میکنند. بنابراین، اجرای طرحهایی بدون پشتوانه کارشناسی مستقل، مطالعات محیطزیستی معتبر، و اسناد علمی، بیتردید فشار مضاعفی بر منابع این استانها وارد میکند و به تشدید بحرانهای موجود خواهد افزود.
(دانشآموخته کارشناسی ارشد شهرسازی-گرایش برنامهریزی منطقهای)