…و به لَب نَتانَم لب زِئن
یک تیر ماه در قالب یک برنامه ی تلویزیونی شبکه استانی باران، نشستی با حضور “نادر جهان آرای” مدیرکل آموزش و پرورش گیلان و “جبار کوچکی نژاد” نماینده رشت در مجلس برگزار شد که به موضوع آموزش زبان گیلکی در مدارس می پرداخت.
در این برنامه جدا از نوع پرداخت و نکات ضعف و قوت آن، مدیرکل آموزش و پرورش گیلان صحبت هایی کرد که نشان از این دارد این مقام استانی علاقه ای به پیاده کردن چنین طرحی در سطح مدارس استان ندارد.
طبق اصل ۱۵ قانون اساسی آموزش زبان مادری در مدارس و نیز دانشگاهها آزاد است با این حال همیشه پرداختن به زبان مادری در مدارس موافق و مخالفانی جدی داشته است. موافقانی که طرفدار احیای هویت و میراث مادری هر منطقه و استان هستند و مخالفانی که این آموزش را تهدیدی برای وحدت ملی و مهمترین نماد آن یعنی زبان مشترک ما که فارسی است قلمداد کرده و حتی گاه تا تجزیه طلبی و پررنگ شدن مباحث قومی گرایی در بین اقوام ایرانی پیش می روند!
با این حال در دولت اول و دوم روحانی تحقق آموزش زبان محلی که از وعده های وی بود نیز به کناری نهاده شد.
قبل از وزیر فعلی آموزش و پرورش که به تازگی رای اعتماد خود را از مجلس گرفته است، “سیدمحمد بطحایی” وزیر سابق آموزش و پرورش در خصوص آموزش زبان محلی در مدارس گفته بود: “در برخی مناطق مشاهده شده است زبان محلی به دانشآموزان آموزش داده میشود که این موضوع بسیار خطرناک است، زیرا بچهها زبان محلی را در خانواده فرا میگیرند پس باید زبان رسمی کشور را در مدرسه بیاموزند.”
اشاره ی وزیر سابق به استان های آذربایجان، اردبیل، کردستان بود . موضوعی که مورد انتقاد بسیاری از طرفداران حوزه ی ادبیات و زبان های مادری قرار گرفت. اما این تنها وزیر نبود که چنین موضعی گرفته باشد، بلکه از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز با رد آموزش زبان مادری و محلی در مدارس و خصوصا دانشگاهها بیان شده بود که چرا باید مدارس بر موضوع زبان مادری مجددا تمرکز کنند؟ در حالیکه کودکان در خانه آن را آموزش می بینند.
این در حالی است که وضعیت آموزش زبان محلی در مدارس از این رو مطرح شده است که اکنون بسیاری از زبانهای بومی کشور و گیلان در حال فراموشی است. بسیاری از کودکان نسل های جدید حتی متوجه زبان مادربزرگان خود نمی شوند و از سویی تمایلی به یادگیری زبان گیلکی از سوی خانواده ها به کودکان وجود ندارد.
از سوی دیگر یادگیری این زبان می تواند بخش گسترده ای از افراد را درگیر تولید آثار ادبی و شعر و داستان به زبان محلی کند که ما تا یکی دو دهه ی قبل آثار برجستهای از آن در سطح کشور داشته ایم.
همین چند روز پیش بود که سالمرگ شیون فومنی، بزرگمرد اشعار گیلکی بود. قطعا بسیاری از کودکان امروزی نمی توانند اشعار او را بفهمند. همینطور دیگر کمتر کودک و نوجوانی است که فهمی از عمق اشعار شاعران پرآوازه ای که گیلکی می سرودند چون میرزا حسین خان کسمایی، محمد علی افراشته، جهانگیر سرتیپ پور، محمود پاینده لنگرودی، فریدون نوزاد، تیمور گورگین، محمد بشرا و… داشته باشد.
شاید چند سال دیگر حتی کسی دیگر نداند “ساز و نقاره جومه بازار ” عاشورپور “دوواره آسمان دیل پورا بو” پوررضا چه معنا میدهد و دل هیچ کدام از آنان شاید مثل “سایه”ی شعر ایران “تاسیان” نشود. بعید است دیگر هیچ کودکی از نسل جدید با این هجوم مهاجران مختلفی که از دیگر استانها به سمت گیلان سرازیر شده اند، ساز و آواز دیار مادری خود را به یاد بیاورند . خصوصا مادرانی که سالها و دهه ها در مزارع کارآواهای گیلکی شان سینه به سینه و نسل به نسل خوانده شده است و کسی تکلم به این زبان ها را چه در روستا و شهر و یا مدرسه، دانشگاه، اداره و بازار و… به زعم وزیر و زیردستانش در استانها خطرناک و تهدیدآمیز نمی دید.
دانش آموزان و نسلهای آتی که آینده سازان جامعه خود هستند قطعا اگر دایره واژگانی لغات شان کم باشد هیچگاه نخواهند توانست رهبران، سیاستمداران، دانشمندان، متخصصان و … خوبی باشند و فردای خود را با تکیه بر پیشینه هویتی زبانی قوی و غنی خود بسازند.
باید به مدیرکل آموزش و پرورش گیلان یادآور شد، زبان گیلکی یک زبان گسترده -و نه گویش-، با دایره لغات فراوان است که غفلت از فراگیری آن در سطح مدارس آسیب های بسیاری را متوجه ی توسعه استان خواهد کرد. کسی که از زبان مادری خود اِبا داشته باشد، برای محیط زیست، از بین رفتن زمینهای کشاورزی و در مجموع توسعه پایدار استان خود دل خواهد سوزاند؟
///
*تکه ای از ترانه “جومه بازار” عاشورپور
معنی: (نمی توانم لب از لب بگشایم و حرف بزنم)