گل بکاریم؛ در زمستان، در بهاران، زیر باران

0 136

در ماشین نشسته بودم که خانمی از همسایگانش بخاطر عدم رعایت سبک زندگی آپارتمانی گله می‌کرد، اینکه آن‌ها اصلا علاقه‌ای به مرتب کردن باغچه مجتمع‌شان و کاشت و گل و گیاه ندارند. می‌گفت؛ حتی وقتی با آن‌ها صحبت کرده اکثرشان گفتند که برای آماده‌سازی باغچه پولی پرداخت نمی‌کنند و او مجبور شده خود به تنهایی دست به کار شود و باغچه را سرو سامان دهد. ظاهرا حتی همسایگانش در امر آب دادن به گل و گیاه نیز علاقه‌ای به مشارکت نداشتند.

این روزها روی بالکن هچکدام از خانواده‌های آپارتمان‌نشین بجز دو تا سه خانوار حتی یک گلدان گل هم نیست. این مساله تنها به یک مجتمع یا خانه مربوط نمی‌شود. اگر هنگام عبور از مجتمع‌های مسکونی نگاهی به بالکن خانه‌ها بیندازیم متوجه موضوع خواهیم شد که دقیقا چه اتفاقی رخ داده است و چرا شهروندان رشتی علاقه به گلکاری و زیباسازی بالکن‌هایشان را از دست داده‌اند.

 شاید تغییرات اجتماعی و اقتصادی، سرعت زندگی در دنیای امروز، کمبود وقت و فضا بویژه در آپارتمان‌های کوچک، نگرانی در مورد شیوه نگهداری و یا تغییر اولویت‌های مردم از جمله علت‌های این موضوع باشد.

 این روزها مردم ترجیح می‌دهند پول خود را صرف چیزهای دیگری کنند تا گل و گیاه. شاید این موضوع ریشه در استرس، نگرانی‌های اجتماعی، اقتصادی و نبود انگیزه دارد و شاید هم اینگونه تصور می‌کنند که نمی‌توانند وقت خود را صرف چیزی کنند که به ظاهر فاید‌ه‌ای برای آن‌ها ندارد.

در این میان نباید از علت‌هایی همچون خوشی‌های لحظه‌ای و سرگرم شدن مردم با گوشی‌های همراه که سبب عدم توجه آن‌ها به اطراف می‌شود غافل شد. از طرفی فشارها و نگرانی‌های اجتماعی سبب بی‌حوصلگی مردم نسبت به موضوعات بصری شده است. حتی نهالکاری نیز به جای دادن احساس خوب به افراد، زمانی که دست‌هایشان خاک را لمس می‌کند به عملی برای جلب توجه و باکلاس بودن و به روز بودن تبدیل شده زیرا در روزهای غیر از هفته درختکاری که تقریبا هر کسی در پروفایل یا پیج خود عکسی با نهال و گل و گیاه بارگذاری می‌کند در روزهای دیگر این داوطلبی کمتر است.

البته در این میان گروه‌های کوهنوردی و حامی محیط زیست و برخی افراد علاقه‌مند هم هستند که هنوز برای شرکت در چنین پروژه‌هایی اعلام آمادگی می‌کنند و به کمک تیم‌های احیای جنگل می‌شتابند. اما اگر بخواهیم نگاه کلی‌تری به مقوله گل و گیاه و درختکاری داشته باشیم این بخش تبدیل به یک کار لوکس و مقطعی شده و نقش آن در سلامت روح و روان افراد جامعه فراموش شده است. تا جایی که وقتی مقالات و جستجوهایی در این مورد انجام دادم نیز به موردی در این حوزه برنخوردم‌.

شاید امروز که مردم برای فرار از مشکلات اجتماعی- اقتصادی و در خلال نبود نشاط اجتماعی و افزایش استرس به گوشی تلفن همراه و خوشی‌های زودگذر و یا ناسالم روی آورده‌اند ممکن است بیشتر از هر زمان دیگری به سوی افسردگی سوق داده شوند. از طرفی جوانان نیز نه تنها در گیلان بلکه در کل جامعه ایران از تفریحات سالم بسیار اندکی برای خالی کردن هیجانات خود برخوردارند و به همین علت به این قبیل امور زیباشناسانه که در روح و روان آن‌ها تاثیرگذار است بسیار اندک می‌پردازند.

به همین علت شاید نیاز باشد در این زمان شهروندان را تشویق به اموری مانند توجه بیشتر به گل و گیاه و کاشت نهال کنیم و به روش‌های مختلف در ایجاد شوق و نشاط در آنها پیش قدم شویم. در سال ۹۵ برنامه پنج روزه‌ای در بوستان توحید رشت برگزار شد به نام شمعدانی برای فروش گل و گیاه و آموزش محیط زیست که بسیار جالب بود. چند گروه از گلخانه‌داران و فروشندگان گل و موسسات محیط زیستی در کنار هم گرد آمده بودند و با وجود بارش شدید باران در آن چند روز برنامه با استقبال خیلی خوبی از سوی شهروندان مواجه شد.

مردم زیادی در آن چند روز به استقبال این برنامه آمدند. این تجربه نشان می‌دهد گاهی ما نیاز به کنار هم بودن، انجام کار جمعی و ایجاد تغییر در برنامه‌ها و روندها برای جلب توجه و شور و اشتیاق در مردم داریم. در خود فرو رفتن مردم و کاهش سرمایه اجتماعی و به نوعی سرگردانی اجتماعی سبب شده روش‌های شاد بودن، توجه به عناصر حیات بخش خاک و آب و هوا و طبیعت در ما کاهش یابد.

 گویی در حال تبدیل شدن به انسان‌های مکانیکی هستیم و تکنولوژی و زندگی ماشینی عواطف و احساساتمان را تسخیر کرده تا جایی که حوصله‌ای برای انجام کارهای لذت بخش و طولانی مدت و توجه به جزییات نداریم. شاید بتوان گفت این روزها به نوعی گذران روز و شب و درگیر شدن در رخدادها و خوش بودن در کافه‌ها و رستوران‌ها و خرید به تنها سرگرمی ما تبدیل شده است.

 این رویه به ویژه در کودکان و نوجوانان که شب و روز مشغول جست و جو در گوشی‌های تلفن همراهشان هستند بسیار شدیدتر دیده می‌شود. بنابراین باید برای برون رفت از این اتفاق(غرق شدن در زندگی ماشینی) و تبعات ناشی از آن چاره‌ای بیاندیشیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.