سهند ایرانمهر، حسین دهباشی و وزیر بهداشت و معاونش

1 1,120
محمدرضا اسلامی- خبر آنلاین

سهند ایرانمهر چند سال است که در عرصه کارهای قلمی فعال است و حضوری مستمر در عرصه نگارش دارد. هم طبع طنز دارد و هم وسعت مطالعات.

حسین دهباشی هم چندین سال است که در میخانه خدمت می‌کند – به تعبیر حافظ -. هم اهل قلم است، هم وسعت مطالعات تاریخی دارد و هم با اهالی وادی سیاست حشر و نشر دارد.

سهند ایرانمهر با حسین دهباشی، دو سه کلمه با هم گفتگو کرده‌اند و در عرض چند جمله، کارشان به فحش و فحش کشی کشیده و این به سابقه (شغلِ) پدر او اشاره کرده و آن به پدر(ان) و فرزندِ این اشاره کرده و… آنچنان به خدمتِ هم رسیده‌اند که گویی دو خصم کهَن به هم پریده‌اند. چه تلخ داستانی!

این هر دو، «اهل قلم» و اهل کتاب بوده/هستند (و حسب اتفاق هر دو «اهل قدرت» هم نیستند) اما در عرض یک «گفتگو»‌ی ساده، کارشان به چنان زد و خورد خشن و تُندی توئیتری/تلگرامی کشیده و چنان پنجه بر صورت یکدیگر کشیدند که به جز غصه و‌اندوه چیزی بر قلب انسان نمی‌نشیند.

 دکتر محسن رنانی

دکتر رنانی مقاله‌ای دارد تحت عنوان: «ناتوانی در گفتگو، از امیرکبیر تا شیخ شجاع» و خلاصۀ کلامش در آن مقاله این است که: « یکی از اصلی‌ترین مولفه‌های بلوغ عقلانی و روحی، چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی، «توانایی گفتگو»‌ است». او پس از مروری تاریخی بر «مشکل» جاری در میان ما ایرانیان، توضیح می‌دهد که:

– امیر کبیر و ناصرالدین شاه مهارت گفتگو با یکدیگر نداشتند (ایکاش داشتند)؛

– محمدعلی شاه و مشروطه خواهان هم نتوانستند با یکدیگر گفتگو کنند و این دودمان قاجاران را درنوردید.

– رضاخان هم (با وجود خدماتی که به کشور کرد) گفتگو را نمی‌فهمید و زبان او زبان تفنگ بود.

– رنانی می‌گوید: شاید اگر رضا شاه و مدرس به عنوان رهبرِ اقلیت مجلس، مهارت گفتگو داشتند و به گونه‌ای عقلانی با هم گفتگو کرده بودند، ایران مسیرِ دیگری را طی کرده بود.

– رنانی ادامه می‌دهد: اگر محمدرضا شاه و مصدق و یارانشان تواناییِ درانداختن گفتگوهایی عمیق و جدی و صریح و منصفانه بین خودشان را داشتند راهکارهایی برای تفاهم پیدا می‌کردند.

– او سپس به داستان مهندس بازرگان و عزل بنی صدر اشاره می‌کند.

– رنانی در این بحث حتی به ماجرای عزل آیت الله منتظری هم اشاره می‌کند و تا داستان مناقشه ۸۸ پیش می‌آید.

– این بحث در میان سلسله بحثهایی که دکتر رنانی طی این سالها طرح کرده، دیده/شنیده شد ولی شاید در مقایسه با سایر مباحث ایشان، کمتر جدی انگاشته شد.

با این عقبه، بازگردیم و نگاهی کنیم به دو فقره رویداد اخیر که در تناظر با بحث دکتر رنانی قرار دارد و در انبوه اخبار جاری گم خواهد شد:

نمکی و ملک زاده

از سهند ایرانمهر و حسین دهباشی بگذریم و به فقره بعدی بپردازیم؛ گفتگوی معاون وزیر بهداشت با رفیق/رییس سابقش. دو پزشک، که حسب اتفاق هر دو سالها تجربه تخصصی و سالها فعالیتهای عالیِ علمی داشته‌اند. این دو در یک ویژگی دیگر هم مشترک هستند: در بحران کرونا، هر دو متولّی مدیریت پزشکی/سلامت کشور هستند. سلامتِ مردم به رابطه این دو بزرگوار وابسته است.

این دو پزشک عالیرتبه چنان عقیم از گفتگو «با یکدیگر» هستند که حرفهایشان به یکدیگر را «در رسانه» و «مقابل دیدگان مردم» می‌زنند. حرف نه! پنجه بر صورت هم می‌کشند.

 از رنجی که می‌بریم

زمانی که در مدارس ابتدایی ژاپنی تدریس می‌کردم، مهترین انگیزه از حضور در فضای مدرسه ابتدایی این بود که بفهمم آن ژاپن رویایی و آرمانی (که می‌خواستیم اسلامی اش را بسازیم)، در مدارسش چه رخ می‌دهد که خروجیِ بخشِ صنعتش می‌شود تویوتا و هوندا؟

گمانم آن بود که شاید «کودک ژاپنی» خیلی متفاوت با کودک ایرانی است. شگفت آنکه پس از چند ماه متوجه شدم که در سالهای نخست کودکی، تفاوتِ چندانی بین رفتارهای کودکژاپنی با کودکایرانی نیست. در هر کلاس، چند بچه شیطان و بازیگوش بودند. چند بچه گوشه گیر و ساکت هم بودند. نظم در مدرسه ژاپنی عالی است ولی مدارس منظم، در ایران هم کم نداریم. پس ماجرا چیست که در انتهای مسیر، خروجیِ ما آن می‌شود که دو پزشک عالیرتبه آنگونه با هم صحبت می‌کنند و دو روشنفکر اینگونه؟

 تویوتا

از زمان مشروطه تا به امروز، ما ایرانیان در تلاش و تکاپو برای اصلاح ساختارهای حاکمیتی هستیم (که البته امر مثبتی است) ولی هر ساختار حاکمیتی هم که برقرار شود تا زمانی که سطحِ گفتگو میان ما در حد نمکی و ملک زاده، دهباشی و ایرانمهر… است از میانِ ما «شرکت» بیرون نخواهد آمد. نامهایی همچون تویوتا، فیس بوک، اپل، سونی و… نامهایی است که بر روی «شرکت»‌ها گذاشته شده و شرکت، یعنی چند نفر «انسان» که می‌توانند سالها با هم پول در بیاورند و کار کنند و اختلافاتشان را با گفتگو حل کنند.

افسوس

مایی که می‌خواستیم

زمین را

مهدِ مهربانی کنیم

خود نتوانستیم با هم مهربان باشیم! ( برتولت برشت)

1 نظر
  1. ارمک می گوید

    سپاس از تیم مرور.عالی بود

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.