می‌خواهم افغانستانم بازگردد

0 204

روزنامه شرق/

‌ این مقاله توسط راحل سیا، روزنامه‌نگار افغان که پس از تسلط طالبان در سال ۲۰۲۱ از کابل فرار کرد، در وب‌سایت گاریو – بزرگداشت حقوق بشر در جهان – نوشته شده است. آن‌هم یک روز قبل از حمله یک بمب‌گذار انتحاری به یک مرکز آموزشی در کابل در ۱۰ روز گذشته که ده‌ها دانش‌آموز نوجوان‌ که بیشتر آنها دختران هزاره بودند، کشته شدند. پس از این حمله تظاهراتی در سراسر جهان توسط مهاجران هزاره با استفاده از هشتگ «کشتن هزاره‌ها را متوقف کنید» برگزار شد. افغانستان کشوری با ۴۰ میلیون نفر جمعیت، کشوری در قلب آسیا، چهل‌و‌یکمین کشور بزرگ جهان است. پس از ۲۱ سال دوباره تحت حاکمیت امارت اسلامی است. این مطلب یک زن افغان است که می‌خواهد واقعیت کشورش را با ذکر تمام اتفاقات منفی در یک‌ سال و یک‌ماه گذشته‌ بازگو کند. حدود ۴۱۰ روز است که مردم افغانستان به‌ویژه زنان و کودکان از ابتدایی‌ترین حقوق خود محروم بوده‌اند. حق تحصیل از دختران سلب شده است و آینده چیزی جز تصویری تاریک به نظر نمی‌رسد.

وضعیت قبل از طالبان

در طول ۲۱ سال قبل و پیش از به‌قدرت‌رسیدن طالبان در سال گذشته، مردم افغانستان به‌ویژه زنان از زندان آهنین طالبان بیرون آمده بودند و برای حقوق اساسی و حقوق بشر خود به مبارزه پرداختند. با تمام قدرت و اشتیاق درس می‌خواندند. آنها به سیاست پیوستند و در جامعه فعالیت‌های مدنی انجام می‌دادند. آنها با خشونت پنهان و آشکار مبارزه کردند و برای به‌دست‌آوردن هویت و آزادی خود، تلاش و فداکاری‌های زیادی کردند.‌زنان افغان به مدت ۲۱ سال توانستند تا مقطع دکترا تحصیل کنند، وظایف شهروندی خود را انجام دادند و در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در حد نامزدی برای ریاست‌جمهوری شرکت کردند. به مدت ۲۱ سال، مردان به‌تدریج پذیرفتند که زنان نیز می‌توانند در خارج از خانه، دوشادوش آنها در سازمان‌های دولتی و خصوصی کار کنند. در این مدت بسیاری از مردان افغانستانی که در کشورهای همسایه پناهنده بودند به کشورشان بازگشتند. اگرچه آنها همیشه روحیه مردسالارانه داشتند‌ اما مجبور بودند این واقعیت را بپذیرند که قرار نیست زنان در خانه محبوس شوند. زنان افغانستان با وجود اینکه حتی در محیط کار با تهدیدهای زیادی مانند آزار و اذیت در خیابان، تجاوز، تهمت و افترا مواجه بودند‌ اما هرگز از تلاش برای آزادی خود دست برنداشتند.

و باوجود همه چالش‌ها، زنان و مردان افغانستان در تمام عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دستاوردهای چشمگیری داشتند. افغانستان رفته‌رفته رنگ‌و‌بوی توسعه یافته بود. با وجودی که مشکلاتی وجود داشت و جنگ در تمام نقاط افغانستان جریان داشت (و قربانیان اصلی جنگ زنان بودند)‌ اما مردم افغانستان همچنان به آینده امیدوار بودند.‌قبل از سال ۲۰۲۱، افغانستان به لطف هزاران کیلومتر جاده، خطوط هوایی، امکانات و اینترنت به سمت مدرن‌شدن پیش می‌رفت. مردان و زنان جوان بر این باور بودند که با ارتقای سطح تحصیلات، بهداشت و استانداردهای زندگی، آینده‌ای روشن در انتظارشان است.

در تابستان ۲۰۲۱ چه اتفاقی افتاد؟

از پنج تا ۱۴ آگوست ۲۰۲۱ ولایات افغانستان یکی پس از دیگری سقوط کرد و سرانجام در ۱۵ آگوست، شبه‌نظامیان طالبان افغان وارد کابل شدند و کنترل این شهر را به دست گرفتند. در این روز پس از ۲۱ سال، جمهوری تعطیل شد و حکومت امارت اسلامی روی کار آمد. سقوط کابل اما در عرض چند ساعت از همان لحظات اولیه، سؤالات بزرگی را برانگیخت: چگونه چنین اتفاقی افتاد؟ چرا «ارتش ۳۰۰ هزار‌نفری افغانستان» کوچک‌ترین مقاومتی از خود نشان نداد و طالبان توانست بر تمام قلمرو افغانستان حکومت کند؟ این سؤالات برای همیشه در ذهن مردم افغانستان بی‌پاسخ می‌ماند.‌دولت و ارتش افغانستان مقاومت نکردند و به‌سرعت حکومت طالبان را پذیرفتند. در همان روز، ارتش ایالات متحده با عجله افغانستان و مردم آن را در میدان جنگ تنها گذاشت. اکنون ۱۵ آگوست در افغانستان به‌عنوان تعطیل رسمی ملی شناخته شده است. چند ماه پیش در همین روز طالبان یک‌سالگی خود را جشن گرفت. به مناسبت بزرگداشت این روز در کابل فعالیت‌هایی برگزار شد و بسیاری از مردم محلی با سردادن شعارهای ضد‌آمریکایی، پایان اشغال افغانستان را جشن گرفتند. مردم افغانستان ۱۵ آگوست را روز «تاریخ سیاه» و طالبان آن را «پیروزی جهاد» در برابر آمریکا و متحدانش می‌نامند.

پس از تسلط گروه طالبان در افغانستان، زنان تمام دستاوردهای خود را به کلی از دست دادند.‌مدارس دخترانه بالای ششم ابتدایی تعطیل شد. حق ادامه کار از زنان سلب شده و محدودیت‌های همه‌جانبه برای آنان وضع شد. کسانی که صدای عدالت‌خواهی خود را بلند کردند و شعارشان «نان، کار، آزادی و مشارکت سیاسی» بود، به زور از خانه‌هایشان بیرون آورده شدند و به زندانی نامعلوم منتقل شدند. امنیت به‌خصوص برای زنان وجود ندارد و عمق این جنایت و خشونت به درستی گزارش و مستند نشده و نمی‌شود . فقر، گرسنگی و بدبختی جان میلیون‌ها مردم افغانستان را تهدید می‌کند. نقض حقوق زنان، نابرابری جنسیتی، تبعیض و تعصب علیه حقوق شهروندی هر‌روز بیشتر می‌شود و آزادی بیان به کلی از بین رفته است.

طبق گزارش مشترک انجمن خبرنگاران آزاد افغانستان و گزارشگران بدون مرز پس از روی‌کار‌آمدن طالبان، ۴۰ درصد فعالیت رسانه‌ها متوقف شده و ۸۰ درصد خبرنگاران از جمله زنان بی‌کار شده‌اند. در این گزارش که در ۲۱ دسامبر ۲۰۲۱ منتشر شد، آمده است که سقوط کابل بر فعالیت خبرنگاران به‌ویژه زنان در این کشور تأثیر منفی داشته است و در این مدت شش‌هزارو ۴۰۰ خبرنگار و فعالان رسانه‌ای شغل خود را از دست داده‌اند. روزنامه‌نگاران زن بیشترین آسیب را متحمل شده‌اند: از هر پنج نفر آنها، چهار نفر شغل خود را از دست داده‌اند.

بر اساس این گزارش د‌رحال‌حاضر هیچ خبرنگار زن در ۱۵ ولایت از ۳۴ ولایت افغانستان وجود ندارد. همین چند روز پیش، طالبان محدودیت‌های جدیدی را برای زنانی که در رسانه‌ها کار می‌کنند، اعمال کردند:

– خانم‌ها و آقایانی که با هم برنامه‌ها را اجرا می‌کنند، از این پس باید جدا باشند.

– زنان حق مصاحبه با میهمانان مرد را ندارند.

– زنان خبرنگار باید لباس مشکی بپوشند.

– فضای کار زن و مرد نباید یک جا باشد.

هیچ‌کس جز یک افغان نمی‌تواند بفهمد که مردم افغانستان در یک‌سال و یک‌ماه گذشته چه روزهای سیاه و کثیفی را دیده‌اند. دنیا فقط عکس‌های وضعیت را می‌بیند‌ اما هیچ‌کس جز یک افغان نمی‌تواند احساس کند که این تصاویر چقدر دردناک است. نمی‌توان این واقعیت را نادیده گرفت که افغانستان در شرایط بسیار بحرانی به سر می‌برد و در کنار همه مشکلات، مسئله اقتصاد یکی از نگران‌کننده‌ترین مشکلات این روزهاست. بسیاری از سازمان‌های بین‌المللی نسبت به افزایش بحران اقتصادی در افغانستان پس از حکومت طالبان هشدار داده‌اند. در زمان حکومت طالبان در افغانستان، حدود ۵۰۰ هزار نفر که بیشتر آنها را زنان تشکیل می‌دهند، شغل خود را از دست داده‌اند و نرخ بی‌کاری مدام در‌حال افزایش است. پس از‌ به قدرت رسیدن طالبان در آگوست سال گذشته، بخش‌های تجاری و اقتصادی به‌شدت آسیب دیدند. کمک‌های بین‌المللی متوقف شد و حکومت طالبان با محدودیت‌های اقتصادی زیادی مواجه شد.

و آینده چگونه خواهد بود؟

من واقعا دوست دارم آینده را با تصویری که در دنیای دخترانه‌ام دارم ترسیم کنم، افغانستان من با کوه‌های بلندش، بیابان‌های بزرگ و چمنزارهای سبزش، با دختران و پسران در مدارس، با همکاری زنان و مردان، والدین با فرزندانشان در خانه و خیابان، مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها در بیرون از خانه مجلس شبانه دارند. دهقانان در مزارع با کتری‌های چای سبزشان. برقراری دوباره صلح واقعی، در افغانستان من.‌می‌دانم که این امر غیرممکن به نظر می‌رسد، اما ناامید نیستم و معتقدم بعد از این تاریکی بزرگ که مردم مرا فراگرفته، روشنایی بیشتری همه‌جا را روشن خواهد کرد.

نوری که اجازه ورود هیچ تاریکی دیگری را نخواهد داد. این رؤیا نه‌تنها آرزوی من‌ بلکه آرزوی هر‌یک از ما افغانستانی‌هاست. چه کسی آزادی و صلح نمی‌خواهد؟ چه کسی دوست ندارد چشمان خود را به‌راحتی ببندد و بدون نگرانی از خوابی شیرین لذت ببرد؟ چه کسی نمی‌خواهد طعم واقعی و شیرین آزادی و امکان نشان‌دادن خود واقعی را بچشد؟ امروز مسئولیت خود را طنین «صدای مردمم» می‌دانم و من از همه سازمان‌های ملی و بین‌المللی می‌خواهم که در کنار مردم افغانستان باشند.‌در طول تاریخ، جهان شاهد تمام بدبختی‌های افغانستان بوده است. جنگجویان و قربانیان واقعی تاریخ افغانستان؟ که زنان و کودکان هستند را تنها نگذاریم. تلاش‌های ما به ثمر می‌رسد و روزی دوباره از تلاش‌های شبانه‌روزی‌مان خواهم نوشت. دست مردم افغانستان را از گوشه‌و‌کنار دنیا بگیریم و نگذاریم این روزهای وحشتناک را به‌تنهایی تحمل کنند، یکی از مفیدترین کارهایی که می‌توانیم انجام دهیم، این است که بگوییم: ما با شما هستیم!

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.