یادی از مهین کسمایی، صدای ماندگار دوبلاژ ایران

به بهانه‌ی 21 شهریور، روز ملی سینما و صداهایی که می‌مانند...

0 313

عکس‌ها : محمد رادپرور از آرشیو مجله دادگر

در طول تاریخ سینما، زنانی بودند و هستند که به عنوان چهره‌هایی جریان‌ساز و تاثیرگذار سهم بسزایی در این حوزه داشته‌اند. گیلان  نیز همواره خاستگاه زنان فرهنگ‌دوست و پیشرویی بوده که در رشد و توسعه‌ی فرهنگی و هنری نقش پررنگی داشته‌اند. زنده‌یاد بانو مهین کسمایی یکی همان زنان هنرمندی است که چندین نسل از مردم ایران با صدای گرم او در فیلم‌های ایرانی و خارجی خاطره دارند.

 مهین کسمایی در سال ۱۳۰۹ خورشیدی در رشت متولد شد. او در سال ۱۳۳۱ خورشیدی به دعوت عمویش علی کسمایی، وارد عرصه‌ی  دوبله شد و گویندگی را در استودیو پارس‌فیلم با فیلم‌های ایرانی «مستی عشق» و «مادر» و سپس در فیلم خارجی «بهار خونین» (عنوان اصلی: پرنس روباهان) آغاز کرد و خیلی زود در زمره‌ی گویندگان درجه اول قرار گرفت.

 از آن‌جا که ذوق هنری و ادبی در خاندان مهین کسمایی جریان داشت، او در مسیر فعالیت‌های هنری قرار گرفت. او برادرزاده‌ی استاد علی کسمایی (ملقب به پدر دوبله ایران) بود. از طرفی میرزا حسن‌خان کسمایی(شاعر، نویسنده و مدیر روزنامه‌ی جنگل)  نیز پسردایی مادربزرگش، بانو فرخنده کسمایی بود. و البته پدر مهین که از اعضای انجمن فرهنگ رشت بود به همراه دوست  خود، نصرت‌الله محتشم در برخی تئاترها ظاهر می‌شد و به ایفای نقش می‌پرداخت.

خانواده‌ی مهین کسمایی، زندگی پرفرار و نشیبی داشتند. او در گفت‌و گو با مجله‌ی دادگر گفته بود: «ما در سال ۱۳۲۰ خورشیدی در آذربایجان غارت شدیم و در سال ۱۳۲۵خورشیدی که  موضوع پیشه وری و جداسازی آذربایجانِ ایران توسط ارتش شوروی پیش‌آمده بود، در اوضاع سختی بودیم. در همان زمان پدرم با شکایت مردی نامتعادل، با کامیونی از سربازان روس، به سربازخانه جلب شد و  حتی خطر اعدام صحرایی و کشته شدنش مطرح بود.  در این میان دوستی زردتشتی‌مان به نام ارباب هرمز،  با دادن ۳۰۰ تومان رشوه (در آن زمان، مبلغ بسیار بالایی بود) به یک افسر شوروی، پدرم را شبانه آزاد کرد. مادرم سریع همان شب پدرم را در کامیونی پر از کاه مخفی کرد و به تهران آورد. ما از آن‌جا نزد عمویم حمید کسمایی در اهواز رفتیم».

پس از آن‌که اوضاع کشور آرام شد پدر مهین کسمایی به بخشداری لشت‌نشاء منصوب شد. خانواده به گیلان بازگشتند و مهین در دبیرستان فروغ به تحصیل پرداخت. او در این دبیرستان به فعالیت‌های هنری رو آورد. اما خانواده دوباره به تهران رفتند و مهین نیز فعالیت‌های هنری خود را در مدرسه‌ی جدید ادامه داد.

مهین کسمایی با تشویق عمویش علی کسمایی وارد عرصه‌ی دوبلاژ شد.علی کسمایی که از استعداد و ذوق هنری مهین آگاهی داشت، از او خواست در استودیو تخت جمشید تست صدا بدهد. او نیز در امتحان تست صدا شرکت کرده و قبول شد. مهین از همان زمان با افرادی چون: مهین بزرگی و ژاله علو، دوبله‌ی فیلم‌های فارسی و خارجی را شروع کرد.

ابوالحسن تهامی‌نژاد گوینده و مدیر دوبلاژ درباره‌ی چگونگی ورود بانو کسمایی به کار گویندگی گفته است: «علی کسمایی به هنگام دوبله‌ی فیلم‌های فارسی، برادرزاده‌اش مهین کسمایی را به دوبله  می‌آورد. مهین به هنگام ورود به حوزه‌ی دوبله در دوران دبیرستان بود. بعدها مدرک لیسانسش را گرفت. او با صدای زیبا، با استعداد هنری استثنایی و با وقار و اصالت مثال‌زدنی‌اش به دوبله آمد و همان‌گونه باقی‌ماند. خانم‌های خوش‌صدایی که پس از ایشان به دوبله آمدند تا زمانی می‌کوشیدند مانند او ایفای نقش کنند. من از آغاز ورودم به دوبلاژ در سال ۱۳۳۷ با مهین کسمایی آشنا شدم. در آن زمان از فعالیت او، در دوبلاژ نزدیک به شش سالی می‌گذشت. در آن دیدار نخستین، فیلمی به نام تپه‌های سوزان در استودیو پلازا، به سرپرستی عطاءالله کاملی دوبله می‌شد. ایشان «ناتالی وود» را دوبله می‌کرد و سعید شرافت (برادر همسرش، دکتر سیروس شرافت)  «تب هانتر» را. او در خیلی فیلم‌هایی که به سرپرستی من دوبله شد، در نقش‌های نخست صحبت کرد. چون: رومئو ژولیت، نرما، الیزابت تیلور و …»(مجله دادگر، شماره ۴۱).

در سال۱۳۳۴خورشیدی، «استودیو سانترال» به مدیریت مهندس کامرانی در محل فعلی میدان انقلاب تهران تشکیل شد. کامرانی از تعداد زیادی از گویندگان و سرپرستان دوبله در آن زمان دعوت به کار کرد که بانو مهین نیز از آن جمله بود. بانو مهین در این‌باره گفته بود: «استودیو سانترال از نظر قواعد تنظیم صدا و آگوستیک، کاملا مجهز بود. در این دوره همکاران من خانم‌ها: ژاله علو، دکتر قاضی، نجمی فروحی و آقایان: علی زرندی، عطاءالله کاملی، منوچهر زمانی، رسول‌زاده، سیامک یاسمی، سعید شرافت و علی کسمایی بودند»(مجله دادگر، شماره ۲).

در این استودیو کارها با دقت و وسواس بالا انجام می‌گرفت. استفاده از میکروفن‌های جداگانه و صدابرداری‌های دقیق همایون ارجمند و رضا قریب که دوره‌ی سینماتوگرافی را در آلمان به پایان رسانده بودند، این استودیو را به سطح بالایی رسانده بود. اولین برگردان فیلم موزیکال«رویای شیرین» به کارگردانی «رنه حکر» و با هنرمندی مارتین کارول و جینالولو بریجیدا، به طور کامل با تمام آوازها و آهنگ‌ها در این استودیو صورت گرفته بود.

مهین کسمایی در دوبله‌ی تمام فیلم‌هایش، خوش درخشید و تاثیرگذار شد. اما از دوبله‌های رکورد‌شکن وی می‌توان به  فیلم «دنیای سوزی دانگ» در نقش دختری از خاور دور، فیلم «گیشای من» در نقش زنی ژاپنی(به جای شرلی مک‌لین)، فیلم «کلکسیونر» به جای سامنتا آگار و مانند آن اشاره کرد. وی در خیلی از نمایشنامه‌های شکسپیر چون: رومئو و ژولیت، تاجر ونیزی، شاه لیر  نیز به سرپرستی علی کسمایی گویندگی نمود.

مهین کسمایی، دوبلور ثابت و اختصاصی ادری هیپورن بود. او در فیلم معروف «بانوی زیبای من» که فیلمی موزیکال بود و به لحاظ دوبلاژ بسیار مشکل به نظر می‌رسید، خوش درخشید. صدای شیرین او روی چهره‌ی آدری‌هپبورن بسیار خوب نشسته و صدای وی در ترکیب با آن چهره،  تبدیل به یکی از به‌یادماندنی‌ترین نقطه‌های عطف تاریخ دوبله ایران شده است. به‌نحوی که پس از گذر سال‌ها، صدایش در فیلم «بانوی زیبای من» در اذهان مانده است.  داستان راهبه، تعطیلات رمی، جنگ و صلح  و صبحانه در تیفانی نیز از فیلم‌هایی بود که بانو کسمایی به جای آدری هیپورن صحبت نمود.

این چهره‌ی ماندگار دوبله، در سال‌های بعد از انقلاب فعالیت هنری بسیار کمی داشت.  یکی از فیلم‌های کارتونی خاطره‌انگیز که خیلی خوب نیر در ایران صداگذاری شد و در حافظه‌ی جمعی مردم خوش نشست،کارتون بچه خرس‌های قطبی(میشکا و موشکا) بود که بانو کسمایی به جای مادر دو بچه خرس صحبت نمود. وی همچنین در کارتون عنکبوت شارلوت و بابالنگ دراز، به ترتیب در نقش شارلوت و گوینده تیتراژ صحبت می‌کرد.

بانو مهین کسمایی علاوه بر گویندگی در مدیریت دوبلاژ هم فعالیت داشت. مهم‌ترین فیلم‌هایی که او سرپرست دوبلاژ آن بود می توان به: جدال در آفتاب، لحظه به لحظه، به شیوه‌ی فرانسوی، بر بیبی جین چه گذشت، دوستان و قصه عشق اشاره کرد.

وی در اواخر زندگی خود در کنار همسرش دکتر سیروس شرافت در انزلی زندگی  نمود و استراحت و آرامش را به هیاهوهای کاری ترجیح داد. از آخرین فعالیت‌های هنری او می‌توان به شعرخوانی او به اتفاق احمدرضا احمدی در سال ۱۳۸۰خورشیدی در آلبوم موسیقی «قشنگ روزگار من» با صدای شهرام فرشید و ناصر عبداللهی و  همچنین  گویندگی او در سال ۱۳۸۵خورشیدی در فیلم مستند «تا آخرین نفس‌هایم » از ابراهیم مروجی اشاره نمود.

بانو مهین کسمایی سال‌ها از بیماری سرطان رنج می‌برد. وی سرانجام در روز پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۵ خورشیدی در سن ۸۶ سالگی در وینِ اتریش، زندگی را وداع گفت. یادش گرامی.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.