قلب هایی که یکی پس از دیگری ایستادند

پایان سال ۱۴۰۲ و خاموشی نام آوران گیلانی

0 251

مرگ پایان راه  نیست، اما با این حال حکایت ما آدم‌ها، همیشه  وداع  بوده و هست. هرساله در آستانه‌ی سال نو و به گوش رسیدن صدای پای بهار، به رسم ادب نیاکان این سرزمین، یاد و خاطره‌ی درگذشتگان‌مان را گرامی می‌داریم.

پایگاه خبری مرور نیز به پاسداشت این میراث فرهنگی ناملموس یادی دارد از چهره‌های شاخص عرصه‌ی فرهنگ، هنر، ادبیات و ورزش گیلان که در  سال‌ اخیر  به سفر ابدی رفته‌اند. گرچه امروز جای تک‌تک آن‌ها خالی است، اما نام و یادشان به واسطه‌ی فعالیت‌ها و آثار ارزشمندشان،  در حافظه‌ی تاریخی این استان جاودان است.

اینک در روزهای پایانی سال ۱۴۰۲خورشیدی، گذری کوتاه داریم به زندگی و کارِ شماری از این چهره‌های شاخص که اکثر آن‌ها گیلانی بودند و عشق در آب و خاک این بوم داشتند و یا  این‌که سال‌ها در گیلان زیستند و در آن به زندگی بدرود گفتند.

احمد سمیعی گیلانی

احمد سمیعی گیلانی، پدر ویراستاری نوین ایران و چهره‌ی ماندگار در رشته‌ی ادبیات و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ۱۱ بهمن ۱۲۹۹خورشیدی در رشت به دنیا آمد.  وی پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه در رشت، وارد دانشگاه تهران شد.  او در اواخر دهه ۱۳۴۰خورشیدی به‌عنوان ویراستار در مؤسسه‌ی انتشارات فرانکلین مشغول به‌کار شد و به‌ موازات آن دوره‌ی کارشناسی‌ ارشد زبان‌شناسی را در دانشگاه تهران گذراند.

سمیعی، کار ترجمه را با برگرداندن رمان «دلدار و دلباخته» از ژرژ ساند آغاز نمود. «خیال‌پروری‌های تفرجگر انزواجو» از ژان ژاک روسو، «چیزها» از ژرژ پرک (ترجمه)، «ادبیات ساسانی»، «داتا گنج‌بخش» از  شیخ عبدالرشید (ترجمه)، «چومسکی» از جان لاینز (ترجمه)، «هزیمت یا شکست رسوای آمریکا» از ویلیام لوئیس و مایکل له‌دین (ترجمه)، «ساخت‌های نحوی» از نوآم چامسکی (ترجمه)، «آیین نگارش»، «دیدرو» از پیتر فرانس (ترجمه)، «سالامبو» از گوستاو فلوبر (ترجمه) و مانند آن از جمله آثار اوست.

او در روزهای آخر عمرش، بالاترین نشان نخل آکادمیک فرانسه، کوماندور را در منزل خود از دست نیکولا رُش، سفیر فرانسه دریافت نمود. سمیعی گیلانی، دوم فروردین‌ماه ۱۴۰۲ بر اثر کهولت سن در منزل خود در تهران درگذشت و در رشت به خاک سپرده شد.

فریدون طاعتی

فریدون طاعتی مدیر کتابفروشی و نشر طاعتی متولد ۱۳۲۴ خورشیدی در رشت  فرزند دوم غلامعلی طاعتی بود.

کتابفروشی طاعتی همزمان با افتتاح کتابخانه‌ی ملی رشت در سال ۱۳۱۳، به همت غلامرضا طاعتی  فعالیت خود را آغاز نمود. از سال ۱۳۴۲، فریدون طاعتی، فعالیت خود را در کنار پدرش آغاز نمود.

 فریدون طاعتی از سال ۱۳۶۹ با اخذ امتیاز انتشارات «طاعتی» به حوزه‌ی نشر کتاب ورود کرد و تا واپسین لحظات حیات خود به اداره‌ی این انتشارات و کتابفروشی در کنار فرزندانش مبادرت ورزید. بزرگداشت فریدون طاعتی، به‌پاس بیش از هشتاد سال حضور خاندان طاعتی در حوزه‌ی نشر و کتاب، در نخستین برنامه‌ی «همشهری سلام» در سال ۱۳۹۷ خورشیدی برگزار شده بود.  وی، در ۳۱ خرداد ۱۴۰۲، بر اثر ایست قلبی در سن ۷۸ سالگی درگذشت و در وادی تازه‌آباد رشت آرام گرفت.

علی عبدلی

علی عبدلی، نویسنده و محقق گیلانی، در سال ۱۳۳۰خورشیدی در بخش کلور شهرستان خلخال متولد شد. از او که فعالیت خود را در زمینه‌ی شناخت اقوام تات و تالش از اوایل دهه‌ی ۵۰ شمسی شروع نموده بود، حدود بیست و پنج عنوان کتاب و ده‌ها مقاله پژوهشی در زمینه‌های زبان تاتی و تالشی، تاریخ، فرهنگ، ادبیات و قوم تالش و همچنین مجموعه شعر به چاپ رسیده است.

عبدلی در سال ۱۳۵۳خورشیدی، موفق شد مسئولین وقت صدا و سیمای گیلان‌ را متقاعد نماید تا برای نخستین بار در هفته، نیم‌ساعت برنامه ویژه‌ی تالشان از رادیو پخش شود، به موجب آن،  عبدلی ضبط و پخش برنامه‌ای با نام «سیری در تالش» را از رادیو گیلان آغاز نمود. او  در سال ۱۳۷۱ به پاس پایه‌گذاری بنیاد تالش‌شناسی در ایران، موفق به دریافت درجه‌ی دکترای افتخاری از آکادمی ملی جمهوری آذربایجان شد. چند ماه بعد نیز نخستین نشریه‌ی تالش در دوره‌ی جدید تحت عنوان «ویژه تالش» و در سال ۱۳۷۳ نیز کتاب «نظری به جامعه عشایری تالش» را منتشر کرد. وی همچنین در سال ۱۳۸۴خورشیدی، موسسه‌ی تالش‌شناسی را بنیان نهاده و مدخل قوم تالش را در دایره‌المعارف بزرگ اسلامی تنظیم نمود. علی عبدلی در خرداد ۱۴۰۲، در سن ۷۲ سالگی درگذشت.

حبیب‌الله پورسیفی

 حبیب‌الله پورسیفی، متولد ۱۳۲۳ خورشیدی در رشت، در  سال ۱۳۳۸، به اجرای نمایش‌های رادیویی ورود نمود. پورسیفی از سـال۱۳۴۰خورشیدی به عضـویت خانه‌ی جوانان درآمد و به مدت ۶ سال به عنوان بازیگر و دکوراتور در گروه هنری خورشید گیلان فعالیت کرد.

 وی که از سال ۱۳۴۶ خورشیدی به استخدام آموزش و پرورش درآمده بود، از سال ۱۳۵۱ وارد انستیتوی مربیان هنری شده و دو سال بعد موفق به اخذ  مدرک فوق دیپلم هنر با گرایش بازیگری و کارگردانی شد.

یاور (۱۳۷۲)، شوق خفاشان (۱۳۷۳)، خدا می‌آید (۱۳۷۴)، سریال آواز مه (۱۳۸۱)، سریال فردا روشن است (۱۳۸۸)، سریال عاقل محله (۱۳۸۸)، نقش فرش (۱۳۹۱)،ا ین باران با آن باران فرق دارد (۱۳۹۲)، وارث (۱۳۹۲)، سریال نقطه صفر (۱۳۹۳) و مانند آن از جمله فعالیت‌های تصویری حبیب پورسیفی است که در کارنامه‌ی خود دارد. پورسیفی به علت بیماری ریوی در مرداد ۱۴۰۲ دارفانی را وداع گفت.

علی اکبر کنعانی

علی‌اکبر کنعانی متولد ۱۳۲۴ خورشیدی در رشت بوده که  در سال ۱۳۶۸ به سمت مدیر واحد موسیقی صدا و سیمای گیلان منصوب شد. کنعانی بیش از ۳۰۰  قطعه موسیقی ساخت که بیش از ده اثر وی در جشنواره‌های تولیدات صدا و سیمای کشور برگزیده شد.

وی آهنگساز برنامه‌های تولیدی صدا و سیمای گیلان و همچنین آثار بزرگان موسیقی استان چون: فریدون پوررضا و ناصر مسعودی بود. آهنگ سرود حماسی گیلکی با نام «ایران، تِرا قوربان» نیز ساخته‌ی علی‌اکبر کنعانی است که مورد توجه بسیاری قرار گرفت. کنعانی آهنگساز پیشکسوت و کارمند بازنشسته صدا و سیمای گیلان ۲۶ مهر ۱۴۰۲ پس از تحمل  بیماری در سن ۷۸ سالگی، دار فانی را وداع گفت.

فرهاد پوررضا

فرهاد پوررضا، خواننده، موسیقی‌دان و نوزانده‌ی گیلانی و فرزند استاد فریدون پوررضا، در سال ۱۳۳۹ خورشیدی در رشت به دنیا آمد. او که کارمند بانک سپه بود، سال‌ها در کنار پدرش به آهنگسازی و تدوین آثار پژوهشی در موسیقی  فعالیت داشت.

فرهاد پوررضا که موسیقی را به صورت تجربی فراگرفته بود، برای شماری از خواننده‌های شناخته شده گیلان آهنگسازی و تنظیم انجام داده بود. او به مدت ۶ سال، یکی از اعضای شورای موسیقی صدا و سیمای مرکز گیلان بود که از او  ۸ آواز و ده‌ها آهنگ‌سازی به یادگار مانده است. فرهاد پوررضا به علت بیماری ریوی در دی‌ماه ۱۴۰۲ دار فانی را وداع گفت.

حسن تقی پور

حسن تقی‌پور در سال ١٣١٩ خورشیدی در لاهیجان متولد شد. پدرش در نواختن تار مهارت داشت. او  نیز در سال ١٣٣۵ خورشیدی موسیقی را با یک فلوت لاکی آغاز نمود. اولین شعر و آهنگش را در سال ١٣٣٩خورشیدی به نام «مو ایسام دریا کنار» ساخت که در سال ١٣۴٢ با صدای ناصر مسعودی در برنامه‌ی ۵۶ گل‌های صحرایی رادیو تهران و سپس با صدای منصور فانی در رادیو رشت اجرا شد. دومین شعر و آهنگش به نام «لاجونه هوا قشنگه» با صدای  فریدون پوررضا اجرا شد. تقی‌پور نخستین سراینده‎ی شعر محلی شرق گیلانی در رادیو بوده است.

تقی‌پور ٣٣ آهنگ ساخته که جز سه مورد، مابقی اشعار را خودش سروده است. از جمله این آثار می‌توان به این موارد زیر اشاره نمود: «به بیشیم تماشا بوکون»،« بیگذرانین اوی بیگذرانین»، «چین کونه ستاره»، «شیرین‌تر از جانی»، «ماه خانم»، «گول انار»، «بی‌قرارم ای خدا» وآهنگ‌های دیگری همچون «چایی باغ»، «کاشف السلطنه»، «خوشکا بو پرنده»، «یاد جونی و چو ما وا کونیم». حسن تقی‌پور در فروردین ماه ۱۴۰۲ به علت کهولت سن در ۸۲ سالگی درگذشت.

زینت مودب پور خطیبی

زینت مودب‌پور خطیبی، هنرپیشه‌ی اولین فیلم سینمایی ناطق فارسی  در سال ۱۳۰۲خورشیدی در لاهیجان زاده شد. مودب‌پور در سال ۱۳۲۶خورشیدی، در فیلم «طوفان زندگی»، به کارگردانی علی دریابیگی، نقش اول هنریشه‌ی زن را بازی کرد که با توجه به محدودیت‌های آن زمان برای بازیگری زنان خبرساز شد.

او علاوه بر بازیگری، به تدوین و دوبله‌ی فیلم‌ها و بازی در نمایش‌های رادیویی و مجری‌گری هم پرداخته بود. مودب‌پور به مدت ۱۷ سال در رادیو ایران به فعالیت اشتغال داشت. او اولین مجری زن برنامه‌های «راه شب» و «رادیو دریا» بود که به طور زنده پخش می‌شد و او در برنامه‌های «فرهنگ مردم» نیز به خواندن اشعار فولکلوریک به شیوه‌ی ضربی از نواحی مختلف ایران اشتغال داشت. این هنرمند گیلانی در سال ۱۳۵۴ خورشیدی به آمریکا مهاجرت نمود و در  مرداد ۱۴۰۲ در سن ۱۰۰ سالگی در آن‌جا درگذشت.

علی نیاکانی

علی نیاکانی در سال ۱۳۳۰ خورشیدی در بندرانزلی به دنیا آمد. وی فوتبال را از زمینی شروع کرد که از آن بازیکنان بزرگی چون: سیروس قایقران، غفور جهانی و عزیز اسپندار به فوتبال ایران معرفی شدند. نیاکانی از مهاجمان برجسته‌ی ملوان بود که سرعت و قدرت فوق العاده‌ای داشت، او در تمام دوره‌های جام تخت جمشید به عنوان یکی از چهره‌های شاخص تیم بهمن صالح نیا در ترکیب تیم قرار داشت.

او زننده‌ی دو گل ملوان به تیم تراکتورسازی در پیروزی ۴ بر ۱ در فینال جام حذفی سال ۱۳۵۵ خورشیدی بود.

او به پیراهن ملوان تعصب بسیار داشت و فوتبال خود را  نیز در ملوان به پایان رساند.  او هرگز حاضر نشد در جایی به جز زادگاهش زندگی کرده یا فوتبال نماید. او که یکی از بهترین بازیکنان تاریخ ملوان بندر انزلی و از فوتبالیست‌های مطرح دهه‌ی۵۰ خورشیدی بود، در آبان‌ماه ۱۴۰۲خورشیدی، بر اثر ایست قلبی در جریان یک بازی درگذشت.

باقر پرهام

باقر پرهام مترجم، پژوهشگرِ جامعه‌شناسی و فلسفه در سال ۱۳۱۴ خورشیدی در رودبار زاده شد.  وی پس از تحصیلات مقدماتی در دبستان مژدهی و دبیرستان نوربخش رشت، به تهران رفت تا در امتحان ورودی دانشسرای عالی شرکت نماید. وی درسال‌های ۱۳۳۵ تا ۱۳۳۸خورشیدی در رشته‌ی  فلسفه و علوم تربیتی تحصیل نمود و پس از دریافت مدرک لیسانس، برای اجرای تعهد پنج سال دبیری به کاشان رفت و در دبیرستان‌های آن شهر مشغول به تدریس شد.

او در ۱۳۵۰ با یک بورس تحصیلی عازم پاریس شد و در مدرسه‌ی عالی مطالعات علوم اجتماعی پاریس ثبت‌نام نمود. پرهام پس از دفاع از رساله‌ی دکترایش با موضوع «بازسازی مناطق زلزله‌زده فردوس» در مقابل هیئت داوران دانشگاه دکارت پاریس در زمستان ۱۳۵۲ با اخذ درجه‌ی «بسیار خوب» تحصیلاتش را به پایان رساند و به ایران بازگشت.

ترجمه‌ی  کتاب‌های او درحوزه‌ی فلسفه و جامعه‌شناسی از جمله: سه اثر معروف هگل، گروندریسه کارل مارکس و کتاب مطالعاتی درباره‌ طبقات اجتماعی نوشته ژرژ گورویچ همچنان  تجدید چاپ می‌شوند. از دیگر آثار او می‌توان به «تقسیم کار اجتماعی»، «صور بنیانی حیات دینی»  از امیل دورکیم، «هانری کوربن» از داریوش شایگان،  «مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعه‌شناسی» از ریمون آرون، «اقتدار» از  ریچارد سنت، «مطالعاتی در آثار جامعه‌شناسان کلاسیک» از  ریمون بودون، «مقدمه بر فلسفه تاریخ هگل» از  ژان ایپولیت، «تاریخ فلسفه در قرن بیستم»از  کریستیان دولاکامپانی،  «نظم گفتار» از  میشل فوکو، «مبانی جامعه‌شناسی» از هانری ماندراس و مانند آن نام برد.

باقر پرهام که از سال ۲۰۰۰ میلادی در ساکرامنتو، کالیفرنیا سکونت داشت، در خردادماه ۱۴۰۲، در ۸۸ سالگی از دنیا رفت.

محمود اسلام پرست

محمود اسلام‌پرست، با نام مطبوعاتی «محمود اصلان»، نویسنده و منتقد گیلانی متولد ۱۳۴۲ خورشیدی بود. او کار مطبوعاتی خود را از سال ۱۳۵۸خورشیدی با نگارش داستان، نقدهای کوتاه ادبی و گزارش با نشریه‌ی دامون آغاز کرد و در ادامه نیز  با تعدادی از مطبوعات گیلان همکاری داشت.

مجموعه داستان گیلکی «نام اویر» از او در سال ۱۳۹۶ توسط انتشارات گیلکان چاپ شده بود. اسلام‌پرست در دی‌ماه ۱۳۹۴، در آستانه‌ی ۶۰ سالگی بر اثر ایست قلبی درگذشت و  در آرامگاه تازه‌آباد رشت به خاک سپرده شد.

تیمور گورگین

تیمور گرگین چولابی در سال ۱۳۱۳خورشیدی در روستای چولاب از توابع کوچصفهان متولد شد. نخستین اثر او را در سال ۱۳۲۸ به نام «مورچه رشتی» در نشریه‌ی چلنگر منتشر شد.

وی از سال ۱۳۳۴خورشیدی، ساخت ترانه برای رادیو ایران را آغاز نمود. گرگین از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۷۱ خورشیدی به عنوان نیروی رسمی در روزنامه‌ی اطلاعات و از سال ۱۳۷۱ به مدت شش سال با روزنامه‌ی همشهری همکاری نمود.

اشعار گیلکی گرگین، در سال ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲ خورشیدی در مجله‌ی «پیام‌نوین» با اسامی مستعاری چون: «مورچه رشتی»، «مولانا رشتی»و «بی‌مخ میرزا» به چاپ می‌رسید. در اسفند ۱۳۹۹ خورشیدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گواهینامه‌ی درجه یک هنری (معادل دکتری) را در رشته‌ی شعر به وی اعطا نمود.

 از کتاب‌های او می‌توان به: «ستاره‌های کور»، مجموعه شعر «تیره‌روز»، «شعر و نوول»، «چهار دیوان دختر رشتی(دوبیتی گیلکی)»، «درخشان‌ترین شاهکارهای شعرا»، «گلبانگ گیلان»، «امروز چه کسی می‌تواند شاعر باشد؟»، «سروده‌های کودکان» و «چگونه بنویسیم تا ایراد نگیرند؟» و مانند آن اشاره نمود.

 ترانه‌های معروف «پاچ لیلی»، «بنفشه گول»، «ایشاره»، «ستاره من»، «کشتی عاشق»، «آب طلا»، «دختر بهار»، «خانم گوله»، «تی عاشقم»، «افسوس»، «فریاد ماهیگیر»، «سفر»، «عروس زیباکنار» و «مهتاب شب»  نیز از سروده‌های تیمور گرگین است.  گرگین در شهریورماه ۱۴۰۲ در سن ۹۰ سالگی به‌دلیل کهولت سن در منزل خود، واقع‌ در خمام درگذشت.

جبار نوید

جبار نوید در سال ۱۲۹۵ خورشیدی در بندر انزلی متولد شد. حرفه‌ی  وی قبل از جنگ جهانی دوم، نقاشی بود که با فروش آثار هنری خود  امرار معاش می‌نمود. پس از ورود دوربین‌های عکاسی تخته‌ای به بندرانزلی، به عکاسی روی آورده و و با یادگیری این حرفه به صورت تجربی، به عنوان عکاس محبوب مردم انزلی شناخته شد.

«نوید عکاس» با دوربین‌اش بیش از ۷۰ سال در ساحل انزلی از مردم این شهر و مسافرانش عکاسی می‌کرد. او یکی از عکاسانی بود که طی چند دهه‌ی گذشته برای بازی‌های تیم فوتبال ملوان بندرانزلی در ورزشگاه قدیمی این شهر حاضر می‌شد که آخرین آن به صورت نمادین در سال ۱۳۹۵ خورشیدی بود. تصاویر ثبت شده از سوی جبار نوید، از تیم فوتبال ملوان بندرانزلی یکی از مهم‌ترین آرشیوهای عکس چند دهه قبل این باشگاه به حساب می‌آید.

جبار نوید معروف به «نوید عکاس» عکاس پیشکسوت گیلانی در بهمن ۱۴۰۲، در سن ۱۰۷ سالگی در خانه‌ی سالمندان بندرانزلی درگذشت.

محمدتقی بارور

محمدتقی بارور در سال ۱۳۰۴خورشیدی در غازیان بندر انزلی به دنیا آمد. او از سال‌های ۱۳۱۳ تا ۱۳۹۶خورشیدی،  در حرفه‌ی کفاشی فعالیت داشت و از بانیان اولین تعاونی کفاشان گیلان بود. بارور از سال ۱۳۳۶ تا ۱۳۶۶خورشیدی، اتحادیه‌ی صنف کفاشان را اداره می‌کرد. وی در سال ۱۳۵۱خورشیدی، امتیاز انجمن ادبی هنری آذرخش را دریافت کرد. او در سال‌های ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۲ در برگزاری تئاتر و نشست‌های شعر همکاری داشت.

کتاب‌های «نازوک لافند»، «بالون صحرا» و «کولهام، زنگه آب، محیط زیست» ازجمله آثار چاپ شده‌ی این شاعر گیلانی است. بارور پس از تحمل بیماری، در اسفندماه ۱۴۰۲، در سن ۹۸ سالگی و در منزل‌اش، چشم از جهان فروبست. پیکر این شاعر گیلانی، طبق وصیت وی به دانشگاه علوم پزشکی گیلان اهداء شد.

کیومرث پوراحمد

کیومرث پوراحمد نویسنده و فیلمساز اگرچه گیلانی نبود و در نجف‌آباد اصفهان زاده شد اما مرگ او یکی از مرگ های نابهنگام گیلان به شمار آمد. پوراحمد فعالیت خود را با نقدنویسی در ماهنامه‌ی فیلم آغاز کرد و از سال ۱۳۵۳ خورشیدی، با دستیاری کارگردان در مجموعه‌ی  تلویزیونی «آتش بدون دود» وارد فیلم‌سازی حرفه‌ای شد. او که در رشته‌ی کارگردانی تحصیل کرده بود، نخستین بار نویسندگی فیلم قصه‌ی «خیابان دراز» در سال ۱۳۵۷ را بر عهده داشته است او یکی از مهم‌ترین فیلم‌سازان نسل پس از انقلاب بوده که در دهه‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۸۰ فیلم‌ها و سریال‌های بسیاری ساخت. از نمونه آثار او می‌توان به فیلم ‌های «تیغ و ترمه»، «جمشیدیه»، «۵۰ قدم آخر»، «برج»، «خواهران غریب» و «لنگرگاه» اشاره کرد.

کیومرث پوراحمد در سال‌های قبل از مرگ‌‌اش، جوایز جشنواره‌های داخلی و بین‌المللی، لوح تقدیر و سپاس، دیپلم افتخار، جایزه ویژه‌ی هیات داوران جشنواره‌ی آسیا پاسفیک سال ۲۰۰۷ برای ساخت فیلم «اتوبوس شب»، جایزه‌ی مروارید شرق جشنواره‌ی نپانگ مالزی برای ساخت فیلم «خواهران غریب»، سیمرغ‌های بلورین جشنواره‌ی فیلم فجر را  سال ۱۳۸۷ و مانند آن را، به موزه‌ی سینما اهدا کرد. پوراحمد در  ۱۶ فرودین ۱۴۰۲ در بندر انزلی به طور ناگهانی در ویلایی در دهکده ساحلی درگذشت و در قطعه‌ی هنرمندان بهشت زهرای تهران آرام گرفت.

پروانه معصومی

پروانه معصومی متولد ۱۳۲۳خورشیدی در تهران بود. او که فارغ‌التحصیل دانشکده زبان‌های خارجی دانشگاه ملی بود، نخستین بار در سال ۱۳۵۰ در فیلم «بی‌تا» نقش کوتاهی گرفت و یکسال بعد در رگبار ساخته‌ی بهرام بیضایی نقش اوّل زن را بازی نمود.

معصومی برای نقش‌آفرینی در  فیلم‌های گل‌های داوودی (۱۳۶۳)، جهیزیه‌ای برای رباب و شکوه زندگی (در ۱۳۶۶)، برنده‌ی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن جشنواره‌ی فیلم فجر شد. سریال کوچک جنگلی،  به کارگردانی بهروز افخمی در سال  ۱۳۶۶خورشیدی، اولین تجربه‌ی بازیگری پروانه معصومی در دنیای تلویزیون بود که در نقش جواهر در این سریال ایفای نقش نمود.

پروانه معصومی برای گریز از زندگی شلوغ شهری، در دهه‌ی ۷۰ به «طاهرگوراب»، یکی از روستاهای استان گیلان مهاجرت نموده و تا پایان عمرش در فضای روستایی زندگی می کرد.  وی در آذر ۱۴۰۲ به علت عفونت ریوی  در سن ۷۹ سالگی درگذشت.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.