پرویز فکرآزاد: از گیل قصه به مجموعه داستان ها و فیلم و دوبله رسیدیم

گفت و گوی مرور با نویسندگان «مجموعه داستان های گیلان»

0 1,080

روز پنج­شنبه، ۲۸ شهریور ساعت ۱۷، رونمایی «مجموعه داستان­های گیلان» به کوشش پرویز فکرآزاد و همراه با جمعی از ادب پژوهان و هنردوستان گیلانی در خانه ­ی فرهنگ گیلان برگزار شد. این مجموعه که شامل ۲۲ نویسنده با ۱۰ گویش مختلف است و نشر شالی انتشار آن را به عهده داشته است، نویسندگانی چون: حسین ابراهیم زاده معبود، جواد اصغری، زهرا اکبرزاده، فریده بزرگی، شاپور بوبرد، مهران توحیدی، انسی خسروی، شهرام دفاعی، نغمه دهقانی، فاطمه رهبر، پرستو سام، الهام سیفی نیا، فرنود صالح، مریم فخرآبادی، پرویز فکر آزاد، وارش فومنی، آزیتا کنعانی، اردشیر لرد، نرگس مقدسیان، عباس نبی زاده، ناصر وحدتی و بهزاد یاحید را در خود جای داده است.

در این رونمایی نخست، «پرویز فکرآزاد» سخنرانی کوتاهی ایراد کرد و بعد تنی چند از نویسندگان از  قبیل: شهرام دفاعی، ناصر وحدتی، انسی خسروی، فاطمه رهبر، آزیتا کنعانی داستان­شان را برای شنوندگان قرائت کردند. به گفته ­ی پرویز فکرآزاد این آثار از بین دویست داستان انتخاب شده ­اند و جمع ­آوری همه ­ی آنها به همراه ضبط صدای نویسندگان دو سال به طول انجامیده است. از دیگر مزیت­های این کتاب می­توان به ترجمه­ ی فارسی آن هم اشاره کرد که به خوانندگان غیر گیلکی در خواندن اثر یاری می­رساند. هدف این مجموعه برقرای ارتباط بین نویسندگان گیلکی است. از طرف دیگر اینگونه نبوده که این مجموعه تنها به نویسندگان قدیمی اختصاص یابد و بسیاری از نویسندگان جوان و حتی جدید هستند و برای نخستین بار است که می­نویسند. به همین منظور با چند تن از نویسندگان این مجموعه به گفت ­و گو نشستیم تا نظرشان را در مورد نحوه ­ی گزینش و خصوصیات داستان­شان جویا شویم.

فرصتی برای اشاعه ی زبان گیلکی

دراین زمینه نظر شهرام دفاعی، یکی از نویسندگان این مجموعه را در مورد این کتاب جویا شدیم؛ او گفت: «نویسندگانی برای داستان­های گیلکی دور هم جمع شدند تا بتوانند هم به اشاعه­ ی زبان گیلکی کمک کنند و هم به اشاعه­ ی داستان گیلکی. به این منظور این داستان­ها ضبط شدند و در کانالی به نام گیل­ قصه انتشار یافتند. بعد از گذشت زمانی انتشاراتی­ ای به چاپ این آثار علاقه نشان داد و در این یکی دو سال گذشته درگیر چاپ این کتاب بودیم.»


از وی خواستیم که کمی در مورد خودشان و داستان­شان در این مجموعه صحبت کنند. دفاعی بیان کرد که هم در زمینه ­ی شعر طنز فعالیت می­کند و هم در زمینه­ ی داستان طنز. داستان ­شان در این مجموعه از طنز و لودگی به دور است. اسم داستان­شان هم «من و استاد یهویی» است.

دفاعی در خصوص شیوه­ ی گزینش داستان­ها بیان کرد: هم به فن و فنون نویسندگی توجه داشتیم و هم به تمهیداتش و صرفا اینگونه نبود که هرکس داستان گیلکی نوشته باشد، انتظار چاپش در گیل­ قصه برآورده شود. بعد اذعان داشتند که نویسندگان بزرگی در این مجموعه فعالیت داشتند که قادرمان ساختند داستان­ها را نقد و بررسی کنیم و بعد برای انتشار آماده­ شان سازیم.

در ادامه این گزارش با یکی دیگر از نویسندگان این مجموعه به نام «بهزاد یاحید» گفت­ وگو کردیم. این نویسنده­ ی جوان به مرور گفت: مجموعه داستان­های گیلان نخستین بار برای جمع کردن لهجه­ های مختلف گیلکی شکل گرفت و افراد مختلف از گیلان جمع شدند تا بتوانند رفرنسی به دست دهند. نام داستانم در این مجموعه «اثیری» است و ساختاری شبیه به کلیله و دمنه دارد و حقایق جامعه را از زبان حیوانات بیان می­ کند و از گویش رشتی هم برای نوشتن این داستان استفاده کرده ام. البته آثار دیگر نویسندگان این مجموعه هم حائز اهمیت است.

از گیل قصه تا مجموعه داستان ها و فیلم و دوبله

«پرویز فکرآزاد» نویسنده بعدی بود که در خصوص تهیه این کتاب به مرور گفت: از سال ۹۴ به همراه آقای ابراهیم زاده و اردشیر لرد تلاش کردیم تا کانالی به نام گیل­ قصه ایجاد کنیم. بنابراین از بعضی نویسندگان داستان گرفتیم و از بعضی دیگر درخواست کردیم که برای ضبط صدا به استودیو بیایند و برخی دیگر از شهرهایی چون آمریکا داستان­هایی فرستادند که توسط اردشیر لرد ویراستاری شد. این داستان­ها در فضای مجازی بازخورد خوبی داشت و متوجه شدیم که به دلیل تنوع گویش­ها مورد توجه­ ی زبان­ شناسان قرار گرفته است. بعد تصمیم گرفتیم که در کنار نویسندگان قدیمی گیلانی، نویسندگان جوان گیلانی هم پرورش دهیم و به همین منظور کارگاه گیل­ قصه برگزار کردیم.


به گفته ی وی، نویسندگانی در کارگاه حضور داشتند که حتی نمی­ توانستند گیلکی حرف بزنند. خود خانم کنعانی که از نویسندگان و ناشر این مجموعه است، قادر نبود گیلکی حرف بزند.

فکرآزاد ادامه داد: هدف کارگاه این بود که همه چیز داشت به صورت شفاهی در فضای مجازی اتفاق می­ افتاد و تا متنی نوشته نشود جریانی به وجود نمی­ آید. به همین دلیل سمت کارگاه رفتیم. بنابراین این مجموعه حاصل همان کارگاه است و به غیر از دو یا سه نویسنده ­ی قدیمی، بقیه نویسندگانی جدید هستند. مثل فاطمه رهبر که نویسنده­ ای جوان است و در دو جشنواره­ ی داستان گیلکی که تاکنون برگزار شده است، مقام اول را کسب کرده­ اند. از نویسندگان قدیمی یکی ­شان آقای «ناصر وحدتی» با گویش سیاهکلی است و دیگری آقای «وارش فومنی» با گویش فومنی. کتاب از سال ۹۶ آماده بود و به دلیل گرانی کاغذ و مجوز انتشارش تا اکنون طول کشید. در واقع گیل­ قصه باعث شده تاکنون دو فیلم به زبان گیلکی ترجمه شود و در حال حاضر هم پانزده قسمت از سریالی خارجی به زبان گیلکی ترجمه شده است.

روایت داستان واقعی از حادثه ای ۶۱ ساله!

در ادامه صحبت کوتاهی با «ناصر وحدتی»، دیگر نویسنده­ ی این مجموعه ترتیب دادیم و از ایشان درباره­ ی نوع داستان­شان در این مجموعه جویا شدیم. وی گفت: داستانم درباره ­ی اتفاقی واقعی در دوران دانش­ آموزی است.


همکلاسی­ ای مغرور داشتم که در آخر نتوانست درس بخواند. «در این داستان سعی کردم بگویم که غرور باعث کرختی ذهن و فکر انسان می­شود. موضوع این بود که کنار رودخانه رفته بودیم و وقتی من لباسم را برای رد شدن از آن در آورده بودم، او به علت غرور گفت من دیگر لباسم را همینگونه می­پوشم و تو من را بر پشت خود سوار کن و به آن طرف رودخانه ببر. وقتی به آن طرف رسید در عوض اینکه از من تشکر کند گفت دیدی چگونه به خوبی پشتت نشستم.» این داستان ۶۱ سال پیش در سیاهکل اتفاق افتاد.

«انسی خسروی» دیگر نویسنده ای بود که از وی درخصوص داستانش پرس و جو کردیم. وی در آغاز با بیان اینکه در این داستان لهجه­ اش رودسری بوده، افزود: از همان ابتدا با مجموعه ­ی گیل­ قصه همکاری داشتم. من به فارسی هم داستان می­نویسم، ولی برای زبان گیلکی ارزش بیشتری قائل هستم و به همین منظور بسیاری از دوستان و فرزندان­شان را هم به داستان و هم به زبان گیلکی سوق می دهم.

نظرشان را در مورد گزینش داستان­ها جویا شدیم. جواب­شان بدین ترتیب بود که هرکس داستان خود را در این مجموعه انتخاب می­کرد و معیار خاصی وجود نداشت و بیشتر سلیقه ­ی خود نویسنده بود که کدام داستانش را انتخاب کند. بعد از مضمون داستان­شان سؤال پرسیدیم و گفتند اسم داستان «دستان کوچک ما بود» و در تقدیر از معلم.

زبان موجودی زنده است

یکی دیگر از نویسندگان این مجموعه که ناشر مجموعه هم است، خانم «آزیتا کنعانی» بود که پاسخگوی سوالات ما شد. وی درباره­ ی نحوه ­ی گزینش داستان­ها به مرور گفت: نحوه ­ی انتخاب داستان­ها با آقای فکرآزاد بود و بعد خودشان هم مطالعه می­کردند و چون داستان­ها به صورت حرفه­ ای انتخاب شده بود چیز زیادی را حذف نمی ­کردند. داستان خودشان در این مجموعه برگرفته از زندگی خودشان است. نویسندگی را همزمان با گیل ­قصه شروع کردند. و از آنجا که تاکنون به فارسی ننوشته بودند، وقتی خواستند داستان را از گیلکی به فارسی برگردانند، گویی شخصی دیگر این کار را انجام می ­داد.


کنعانی در ادامه افزود که رشته ­شان گرافیک بوده و با قلم بیگانه نیستند ولی تاکنون ننوشته بودند و نوشتن داستان پنجره ­ای تازه را برای­شان گشوده است. اینکه دریافتند زبان موجودی زنده است و باید این موجود را سرپا و زنده نگه دارند و به نسل­های بعدتر انتقالش دهند.

این نویسنده از خانواده ­ها گله داشتند که با فرزندان­شان فارسی صحبت می­ کنند و خود بچه­ ها گیلکی را با زبان فارسی بد صحبت می­کنند و انگشت­ شمارند بچه­ هایی که گیلکی را به درستی صحبت کنند: «من با آنکه تهران به دنیا آمدم، ولی خانواده ­ام با من گیلکی حرف می­زدند. از طرف دیگر می­بینم بچه­ هایی که به خوبی لهجه­ ی گیلکی را یاد گرفته­ اند، به دوبلورها، خوانندگان و نویسندگان خوبی تبدیل شده­ اند که توانسته ­اند هم به زبان فارسی به خوبی صحبت کنند و هم به زبان گیلکی. ولی اکنون می­بینیم که بچه­ ها نمی­توانند به خوبی با لهجه­ ی گیلکی صحبت کنند.»

از کنعانی پرسیدیم که اگر دغدغه ­شان زبان گیلکی بوده، چرا از ترجمه­ ی فارسی بهره برده ­اند؟ وی پاسخ داد:برای معرفی این کتاب به خانواده ­ها چنین کاری کردیم. چون چند نفر اکنون هستند که می­توانند درست گیلکی بخوانند! مخصوصا آنهایی که در خارج از کشورند، چون برای این کتاب فروش اینترنتی هم گذاشته می ­شود. با این کار خواننده­ ی فارسی زبان خود را جدا نمی ­بیند. اینگونه می­ توانیم از هم حمایت کنیم. چنین نباشد که هرکس با لحنی نامناسب درباره ­ی شهر دیگر حرف بزند. از افتخارات من این است که این کتاب ۲۲ نویسنده با ۱۰ گویش مختلف را به کوشش آقای فکرآزاد در خود جای داده است.

روایت داستانی از زباله سراوان

با دیگر نویسنده­ ی جوان این مجموعه به نام «نرگس مقدسیان» به گفت ­وگو نشستیم تا نظرشان را در این مورد جویا شویم. وی ابتدا توضیحی در رابطه با داستان بیان کرد و گفت: سابقه داستان به معنای تخصصی­ اش از صد سال قبل است که در ایران از طریق مترجم­ هایی چون نجف دریابندری و به ­آذین به ما شناسانده شده است. در ادامه نویسندگانی چون چخوف، داستایوفسکی، فالکنر و همینگوی بر جامعه تاثیر گذاشتند. به گفته مقدسیان تاریخ داستان جدید ما با افرادی چون جمالزاده، بزرگ علوی و صادق هدایت شناخته می­شود. از طرف دیگر ایران کهن، گنجینه ­ای پر از قصه است و این موضوع هم بر ما تأثیر داشته است.

مقدسیان در ادامه درخصوص داستان خود توضیح داد: از اواخر دهه­ی ۷۰ داستان­نویسی را شروع کردم. در سال ۸۷ هم کتابی با نام «پشت تصویر مرد» را به چاپ رساندم که شامل ۱۹ داستان کوتاه است و در سال ۹۳ هم رمانی به نام «خوشه­ های آقاقیا» را منتشر کردم و سال ۹۴ رمانی دیگر به نام «هرابال یعنی تمام کتاب­های خمیر شده­ی دنیا» را به چاپ رساندم. اکنون دو رمان و یک مجموعه داستان دارم و حدود دو سالی است که درگیر نوشتن رمانی­ ام که مضمون غالبش مسائل زیست­محیطی است.

وی ادامه داد: من داستان گیلکی هم می­نویسم و ده سال پیش برنده ­ی جایزه ­ی «مدبرنیا» شدم. در این مجموعه هم داستانی در مورد مسائل زیست­محیطی و آشغال­های سراوان دارم و اسم داستان «آشغال ­کوی لندفیل» است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.