شیون فومنی ناله درد اشتیاق ما ایرانیان است

مدیر بخش فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو

0 661

«شیون فومنی، ناله‌ی شرحه شرحه درد اشتیاق ما ایرانیان و گنجینه‌ای بزرگ پر درخشش از دُرهای شاهوار است و باید او را بیشتر بشناسانیم. »

این سخنی است که دکتر عبدالمهدی مستکین مدیر بخش فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو در نت گپ یونسکویی به مناسبت پنجاه و چهارمین نت گپ یونسکویی در بزرگداشت میر احمد سید فخری نژاد، متخلص به شیون فومنی شاعر بزرگ، مردمی و محبوب گیلانی بیان کرد.

شاعری که با تکیه بر پیشینیه استوار و غنی ادب پارسی به دو زبان فارسی و زبان مادری اش گیلکی شعر می‌سرود.

مدیر بخش فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو در ابتدای نت گپ بزرگداشت میر احمد سید فخری نژاد به علت انتخاب کنیه شیون از سوی او پرداخت و گفت : شیون واژه‌ای بسیار غریب و در عین حال لطیف است. با خود می‌اندیشیدم چه عاملی می‌تواند سبب ساز انتخاب این واژه شود و با غور در این مورد آن را در اقیانوس بیکران حضرت خواجه یافتم که در بیتی می‌فرماید: “عالم از ناله عشاق مبادا خالی/ که خوش آهنگ و فرح بخش هوایی دارد”.

شعرهایی چنان لطیف و پر مایه که مورد تحسین بزرگان ادبیات کشور قرار می‌گرفت و جلوه‌های آن را در ترانه‌های زیبا و ماندگار نیز می‌توان دید.

از سویی شعرهای شیون به سبب دکلمه آنها با صدای زیبای خودش چنان در دل مردم کوچه و بازار دیار میرزا جای باز کرد که تکه‌هایی از آن به صورت ضرب المثل وارد فرهنگ عامه مردم شده است .

شاعری که در گیلان نام او به سبب دلبستگی و پرداختن به شخصیت میرزا کوچک با این مبارز گیلانی پیوند خورده است و بنا به وصیتش پس از مرگ در بقعه سلیمان داراب رشت در کنار مقبرهٔ میرزاکوچک جنگلی به خاک سپرده شد.

مدیر بخش فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو در ابتدای نت گپ بزرگداشت میر احمد سید فخری نژاد به علت انتخاب کنیه شیون از سوی او پرداخت و گفت : شیون واژه‌ای بسیار غریب و در عین حال لطیف است. با خود می‌اندیشیدم چه عاملی می‌تواند سبب ساز انتخاب این واژه شود و با غور در این مورد آن را در اقیانوس بیکران حضرت خواجه یافتم که در بیتی می‌فرماید: “عالم از ناله عشاق مبادا خالی/ که خوش آهنگ و فرح بخش هوایی دارد”. به گمانم رسید فومنی گویی برای انتخاب این کنیه از این ناله حافظ یک اقتباس باشکوه کرده است.

دکتر عبدالمهدی مستکین با اشاره به سخنی از گراهام فولر اظهار کرد: این نویسنده و تحلیلگر سیاسی در کتاب قبله عالم ژئوپلیتیک ایران سخن عمیقی در باب ایرانیان دارد و آن این که ایرانیان شبیه قالی هایشان هستند.

“چنانچه به یک قالی ایرانی نگاهی بیندازیم بسیاری ازخصوصیات ذهن ایرانی را به عیان درمی‌یابیم. نقش‌های درهم بافته گل، نثرشاداب، شعرحسی همگی گویای نوعی ذوق لطیف درشیوه بیان ایرانی است.”

این زیبایی‌ها در شعر پارسی مرهون خرده فرهنگ‌ها، زبان‌ها و گویش‌های ایرانی است .گراهام فولر به دولتمردان امریکایی پیشنهاد می‌کند هرگز در فکر نباشید ایرانیان را از هم بگسلید. زهی سعادت وقتی به گیلان، سیستان، خراسان، آذرابادگان، خوزستان، یزد، سپاهان و کرمان می‌اندیشیم همه، چنان در هم تنیده هستند که امکان از هم گسیختن شان نیست.

وی در ادامه سخنانش که با خواندن ابیاتی از شعر شیون همراه بود در خصوص این شاعر شهیر گیلانی افزود:‌ اندکی تامل و غور داشتم در‌اندیشه این مرد بزرگ که افتخار می‌کنم چنین انسانهای شایگانی را ما در فرهنگمان داریم و می‌دیدم این شاعر بزرگ عمیقا به شعر و ادب پارسی عشق می‌ورزد همچنان که همواره گیله خوانی را بر صدر نشانده.

دکتر عبدالمهدی مستکین سپس این شعر شیون را قرائت کرد :

زیبا‌ترین حضوری از عشق در من‌ای دوست

عشقی که آتشم زد در ماه بهمن‌ای دوست

راهم زدی و آهم در سینه‌ی شب افروخت

گم شد ستاره من در روز روشن‌ای دوست

یکدم نمی‌توانم بی صحبت تو دم رد

افکندی‌ام چو قمری طوقی به گردن‌ای دوست

از چله‌ی کمان قد کمانی ما

تیری توان نشاندن بر چشم دشمن‌ای دوست

نی پایبند شهرم نی گوشه گیر صحرا

زین بیشتر چه خواهی از جان شیون‌ای دوست

شعری که استقبالی از شعر حضرت حافظ است که :

راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد

شعری بخوان که با او رطل گران توان زد

بر آستان جانان گر سر توان نهادن

گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد

قد خمیده ما سهلت نماید اما

بر چشم دشمنان تیر از این کمان توان زد

وی ادامه داد : آشنازدایی که استاد انجام می‌دهد فاصله بسیار دراز آهنگی از شعر و غزل کلاسیک تا به امروز را نشانمان می‌دهد.

این مرد که با جویبار جنگل صدای ترنم هزار دستان آب دانه‌های باران انس و الفت داشته چنان برایمان می‌سراید که احساس می‌کنید بهار آمده .

گر تو آمده بودی بهار می‌آمد

بهار با همه‌ی برگ و بار می‌آمد

گلوی زمزمه تَر می‌شد از ترانه‌ی رود

تَرَنُّمی به لبِ جویبار می‌آمد

سپیده‌ای که پُر از پلکِ باز پنجره هاست

به صبح آیینه‌ها بی غبار می‌آمد

به من که هیچ به چشم کبودِ منتظران

سوادِ سایه‌ی آن تکسوار می‌آمد

شکوفه بود و شکفتن به بانگ نوشانوش

دوباره آن عسلی روزگار می‌آمد

زمان به کامِ دلِ سرخوشان میان می‌بست

زمانه با دل عاشق کنار می‌آمد

به شادیِ رخِ گُل جامه‌ی سیاه دگر

کجا به چلچله‌ی سوگوار می‌آمد

پیاله وار شب و روزِ تردماغی را

دل شکسته‌ی ما هم به کارمی آمد

به چادری که زمین از بهانه می‌گسترد

نبات بارشِ توت از سه تار می‌آمد

درخت مصرع سبزی بلندبالا بود

به شعرِ قُمریِ صحرا تبار می‌آمد

هِزار شاخه غزل چون انار گُل می‌کرد

به هَمسُراییِ شیون هَزار می‌آمد

مدیر بخش فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو با اشاره به این که صرف برگزاری یک جلسه برای شیون جفا است، تأکید کرد : از شیون غافل نشوید، شیون ناله شرحه شرحه درد اشتیاق ما ایرانیان است و باید او را بیشتر بیشتر بشناسانیم. گنجینه این بزرگ پر درخشش و از دُرهای شاهوار است.

آثار شیون هویت فرهنگی گیلان است

حامد فومنی رییس بنیاد فرهنگی شیون فومنی نیز در این مراسم به بیان بخشهایی از خاطرات خود از پدر پرداخت و گفت :در سال ۱۳۶۶ شبی با شیون در منزل زنده یاد مهدی اخوان ثالث بودیم. در آن شب اخوان ثالث از شیون درباره تخلصش می‌پرسید و برای ایشان از این که تخلص شیون در تذکره شعر ایران مسبوق به سابقه نبوده است تخلص شیون بسیار جذاب و دلنشین بود و شیون در پاسخ به اخوان ثالث این دوبیتی را خواند: ( سرشکم همچو آب روشن استی / غم نشسته رویان با من استی / به دوش ناله دارم بارخاطر / از آن در شعر نامم ” شیون” استی)

فرزند شیون فومنی بیان کرد: شیون یعنی مردم و در آینه مردم است که اشعارش شکل خاصی به خود می‌گیرد.من و خانواده‌ام در همزیستی با شیون، دقیقا همان چیزی را حس کردیم که مخاطبان شعر شیون با شعر شیون رابطه برقرار کرده‌اند چون شیون خودش به تنهایی یک زندگی سرشار از حیات و عشق بود.

وی بیان کرد : وقتی با نام شیون روبرو می‌شویم ارتباط فرزندی از من دور شده و به عنوان خادم آثار شیون بر من تکلیف است تا نسبت به گردآوری و ساماندهی آثار ادبی شیون که به مثابه هویت و شناسنامه فرهنگی است اهتمام بورزم. به واقع شیون فرزندان معنوی بسیاری دارد که آن‌ها بهتر از من شیون را می‌شناسند.

فرزند شیون فومنی بیان کرد: شیون یعنی مردم و در آینه مردم است که اشعارش شکل خاصی به خود می‌گیرد.من و خانواده‌ام در همزیستی با شیون، دقیقا همان چیزی را حس کردیم که مخاطبان شعر شیون با شعر شیون رابطه برقرار کرده‌اند چون شیون خودش به تنهایی یک زندگی سرشار از حیات و عشق بود.

وی افزود: شیون مفاهیم و‌اندیشه‌های ادبی خود را در شعر گیلکی و شعر فارسی و نیز در ترانه هایش هر محتوا و مضمونی را با ظرف مربوط به آن به مخاطب عرضه داشته است.شیون شاعر عشق است و اهالی عشق مرزپذیر نیستند. شاعران اقوام و هر قومی به اقلیم و زبان و فرهنگ خود صرفا می‌پردازند اما شیون شاعر بی مرز و جغرافیا بود. هنرمندان و شاعران سفیران فرهنگی هستند که ملت‌ها را به هم پیوند می‌دهند.

رییس بنیاد فرهنگی شیون فومنی در ادامه گفت: شیون در جایی بیان کرده بود: ( بس که سر در قدم حضرت حافظ دارم / لهجه نرگس فومن شنوم شیرازی) که این نشان از تفکر او دارد. شیون به انسان و بشریت می‌اندیشید. باز در جایی برای اردبیلی‌ها سروده است: ( خانه نشین نمی‌شود عاشق سقف ناپذیر / از لب فومنی شنو: شیون اردبیلی ام) این مصادیق در اشعار شیون بیانگر نگاه فرابومی و فراملی شیون دارد. حتی یک روز شیون به من گفت: اگر انگلیسی می‌دانستم شعر به زبان انگلیسی می‌سرودم و اگر زبان شناسان، روان شناسان و جامعه شناسان شعر انگلیسی‌ام را ارزیابی می‌کردند حتما به اقلیم و صبغه‌ی می‌رسیدند که رنگ و جلوه‌ی گیلان را داشت و با شعر انگلیسی من با مخاطبان بیشتری در ارتباط می‌شدم‌ و این ارتباط با همه نشانه‌ی آن روح کمال جویانه‌ی شیون در لحظات سرشاری شاعرانه بود از نظر شیون، گیلکش دارد کرسی‌های دانشگاهی را در سطح دنیا در می‌نوردد گیلکی که معاصر رسانه‌ها و روابط به روزی با دنیاست. از این منظر پرداختن شیون به شعر فارسی از روی تفنن نبوده است؛ او اعتقاد داشت با حفظ ارزش‌ها و باورهای بومی ارزشگذار فرهنگ ملی است. وی در ادامه افزود: این نگاه پیشروی شیون در دهه ۶۰ بود. اما چون شیون اهل رسانه و فعالیت‌های ژورنالیستی نبود نسل پس از شیون از این دیدگاه‌های ادبی شیون اطلاعی ندارند مگر اینکه مصادیقش در آثار منتشر شده شیون بیابند.

در پایان حامد فومنی گفت: مدتی است در پی ساخت فیلم مستند شیون فومنی به تهیه کنندگی بنیاد شیون فومنی هستیم که به دلیل شرایط حاد کرونایی و معذوریت‌های ناشی از آن با توقف‌هایی روبرو بوده ایم که امیدوارم فیلم مستند شیون فومنی در اسرع وقت با ورود به سینمای مستند ایران و تقدیم علاقه مندان به هنر و فرهنگ شود.

این آیین با نواختن قطعات موسیقی کمانچه گیلانی توسط صفر علی رمضانی محقق و موسیقی دان گیلانی، اجرای باران نیکراه محقق و مدرس و فعال فرهنگی گیلان

زندگی در اشعار شیون جریان دارد

در ادامه پیام شمس لنگرودی شاعر بنام گیلانی پخش شد .

شمس لنگرودی با بیان این که شیون فومنی از شاعران درخشانی است که یاد و نامش همواره گرامی است، افزود: علت توجه گیلکی‌زبانان بر روی شعر شیون این است که فضای اشعار او دلچسب، زنده و شیرین است. علاوه بر همه این‌ها شیون به لحاظ اخلاقی و روحیات بسیار جذاب بود و کسی بود که در رفاقت و در روابط چیزی به انسان می‌افزود. نوعی حافظانگی و سرزندگی در رفتارش مشاهده می‌شد.

وی یادآور شد: شیون فومنی اواخر دهه ۴۰ سر پرشور غزل‌سرایی در ذهن داشت. این غزلی که خواندم یک صدم قدرت شیون در اشعار گیلکی است. در این اشعار خون (شریان حیات) و زندگی جریان دارد. موجودات زنده‌ای در کنار هم در اشعار شیون دیده می‌شوند و طنزهای جذابی در الفاظ او دیده می‌شود.

 وی شعری از شیون را خواند:

“وزید صاعقه – از من چه مانـد! – خاکستر

و کنده‌ای که همه چشم سوز واشک آور

خــزان، کشیــد نخ بخیـه کتابـم را

ورق ورق همـه برگم به باد رفت دگر

گرفت شعله در آغوش قهر خویش مرا

پرنده‌ها همه بـا من شـدنـد خاکستر

پرنده‌های من آری پرنده‌های جوان

پـر از غـرور پـریدن پر از سرور سفر “

لنگرودی بیان کرد: غزلی نو که خواندم از شیون فومنی بود؛ از دوست قدیمی‌ام. چرا غزل نو؟ در نگاه من غزل نو تعابیر و الفاظ و تصاویر تازه دارد. در این اثر یک زیبایی‌شناسی نو در قالب غزل به چشم می‌خورد. غزل نو برخورد احساسی با یک قالب قدیم نیست. غزل نو با شعری از فروغ فرخزاد شروع شد؛ چون سنگ‌ها صدای مرا گوش می‌کنید و…

غزل نو به ناگهان پیدا نشد و نادر نادرپور و فروغ فرخزاد پیشروی این سبک از غزل بودند. در ادامه شاعرانی در این راه قدم گذاشتند که متأسفانه نامی از آنان برده نمی‌شود. محمد زکایی با تخلص هومن یکی از این شعرا بود. منوچهر نیستانی یکی دیگر از این افراد بود. حسین منزوی، محمد علی بهمنی و شیون فومنی در ادامه در این عرصه قدم گذاشتند.

میراحمد سید فخری نژاد با نام شاعری “شیون فومنی” سوم دی ماه ۱۳۲۵ در شهرستان فومن متولد شد.تحصیلات ابتدایی خود را در رشت سپری کرد و بعد همراه خانواده به کرمانشاه کوچ کرد و سه سالهٔ دوم دبیرستان را تا اخذ دیپلم طبیعی در ۱۳۴۵ در آنجا گذراند.شیون سال ۱۳۴۶ وارد سپاهی دانش در طارم شد و یک سال بعد به استخدام اداره کل آموزش و پرورش مازندران درآمد. او در سال ۱۳۷۲ مبتلا به بیماری نارسایی کلیه شد و یک سال بعد برای درمان این نارسایی به وسیله دیالیز به تهران کوچ کرد و در همین سال با وجود درد شدید موفق به اخذ مدرک تحصیلی لیسانس در ادبیات فارسی، از دانشگاه تربیت معلم شد. شیون در سال ۱۳۷۶ پس از سال‌ها تدریس، بازنشسته شد.

وی از معدود شاعران گیلان زمین است که به گواه آثارش به عنوان شاعر موفق دوزبانه مردمی در ادبیات معاصر مطرح است. شیون با سرایش اشعار ساده و دلنشین، زبان گیلکی را که مورد بی مهری و غفلت قرار گرفته بود با اشعار زیبایش بار دیگر در مرکز توجه مردم قرار داد و از سوی دیگر در حوزه شعر فارسی با انتشار مجموعه‌های شعر فارسی و ارائه قالب‌های معمول و مرسوم شعر فارسی از شاعران تأثیر گذار و توانای شعر معاصر بشمار می‌رود.

شیون در شهریور ۱۳۷۷ پس از یک دوره بیماری مزمن کلیوی و انجام پیوند کلیه در یکی از بیمارستان‌های تهران از دنیا رفت و بنا به وصیتش در جوار آرامگاه میرزا کوچک جنگلی در آرامستان سلیمان داراب رشت به خاک سپرده شد.

از آثار این شاعر می‌توان به پیش پای برگ (برگزیده اشعار فارسی، یک آسمان پرواز (برگزیده اشعار فارسی )، از تو برای تو ( مجموعه غزل، رباعی، دو بیتی، مثنوی سرودهٔ شاعر جمع آوری و منتشر شده به کوشش فرزندش حامد فومنی)، رودخانه در بهار ( اشعار سپید شاعر همراه با مقدمه‌ای از شیون در باب دیدگاه وی از شعر و زبان شعری )، کوچه باغ حرف ( این مجموعه در برگیرندهٔ کلیهٔ اشعار شاعر در قالب رباعی ) اشاره کرد.

خیاله گرده گیج (پرسه خیال): مجموعه شعر گیلکی همراه با آوانگاری و برگردان فارسی و توضیح و تشریح لغات و اصطلاحات گیلکی و دیدگاه‌های شخصیت‌هایی چون شمس لنگرودی، حافظ موسوی، دکتر احمد ابومحبوب، دکتر علیرضا حسن زاده درباره شعر و جایگاه ادبی شیون در آغاز این کتاب، آلبوم صوتی منظومه گیلکی “گاب دکفته بازار” به کوشش: حامد فومنی و همکاری هنرمندان تئاتر گیلان. این منظومه گیلکی در قالب نمایشنامه منظوم به روایت حامد فومنی و اجرای هنرمندان تئاتر و در پایان با اجرای ترانه گیلکی با صدای سعید تحویلداری و آهنگسازی اکبر کنعانی منتشر شده است.

آلبوم صوتی “هلاچین” (مجموعه ترانه‌های گیلکی شیون فومنی) با صدای ناصر مسعودی، آهنگساز: مسعود لاهیجی، تنظیم موسیقی: رضا فدائی، دکلمه: حامد فومنی منتشر شده است.

میراحمد سید فخری نژاد با نام شاعری شیون فومنی به عنوان شاعر موفق دوزبانه مردمی در ادبیات معاصر رخ نمود. شیون مردمان دیار میرزا، نه به واسطه صدای دلنشین دکلمه اش در اجرای شعرهای مردم مدار نوارهای کاست صوتی گیله اوخان(پژواک گیلان) بلکه با آمیختگی هنرمندانه از عناصر بومی، باورها، سنت ها، افسانه ها، ضرب المثل‌ها و کاربرد و گزینش مناسب واژگان و اصطلاحات در تار و پود زبان شعری برخاسته از جوهره و اصول ادبی و هنری زیبایی شناسانه و نیز بهره از ظرفیت های گویش گیلکی با شگرد هنر طنز،‌اندیشمندانه به درک هستی و به انسان و جهان پرداخت.

به گفته صاحب نظران شعرهای فارسی، شیون غزل امروز در سه سطح زبانی، ادبی و‌اندیشه، نشان دهنده پیوند خجسته نوآوری و سنت است و این مهم برخاسته از پشتوانه غنی و درک عمیق شاعر از فرهنگ و ادبیات پیشین تا جریان های ادبی معاصر بوده است.

در این پیوند خجسته، تلفیق زبان جدید با دغدغه‌ها و تجربه های نو، نوآوری در بیان مضامین، مفاهیم و تعابیر، تصویرسازی و ترکیب سازی تازه، آفرینش جلوه های مکاشفه برانگیز صورخیال به همراه رنگ و صبغه اقلیمی و بومی شمال در قالب بازتاب عناصر جغرافیایی (طبیعت و…) کاربرد نماد‌ها و واژگان محلی و …با نگاهی تازه به جهان و انسان .در بافت و بیان و ذهن و زبانی شاعرانه، به شعر شیون تشخص و هویت ویژه‌ای می‌بخشد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.