زاینده‌رود؛ نمونه‌ای از ظرفیت و مدیریت نوین ایرانی منابع آب

0 1,937

اصفهان زیبا بعنوان یکی از پایتخت‌های ایران شناخته شده و ارزش فرهنگی و هنری آن بر همه ایرانیان مشهود است؛ این گزارش از شرح تلاش و زحمات اصفهان برای تولید ارزش ملی پرهیز کرده و قصد دارد به چالش پیش روی همه ایرانیان بعنوان عدالت آبی و آن چه می‌بایست در مدیریت فرآیند جامع آب اتفاق بیفتد، بپردازد. با توجه به دیدار رئیس جمهور با فعالان محیط‌زیست و نیز دستور معاون اول رئیس جمهور به وزرای جهاد کشاورزی و نیرو برای حل معضل زاینده‌رود لازم دیدم که این یادداشت را بنویسم زیرا که این سرنوشت منتظر سایر رودخانه‌های ایران از جمله سپیدرود نیز هست.

عظمت رودخانه زاینده‌رود پس از الحاق آب کوهرنگ به آن، مشخص می‌شود. در حقیقت سرچشمه‌ی اصلی زاینده‌رود، کوهرنگ است که باعث می‌شود که زاینده رود از یک رودخانه فصلی خارج شده و در فصول مختلف پر آب و با برکت باشد. اتصال آب کوهرنگ را به زاینده‌رود، به زمان صفوی و شاه طهماسب نسبت می‌دهند.

اسکندربیک در عالم آرای عباسی می‌نویسد: شاه طهماسب به میر فضل‌الله شهرستانی حاکم آن نواحی دستور داد تا چشمه‌ی محمودی (چشمه‌ی کوهرنگ) را که آب آن به طرف خوزستان می‌رفته، به زاینده‌رود متصل نماید. اما به رغم انجام مقدمات کار و تلاش فراوان، وجود کوهی عظیم در حد فاصل بین این دو رود، همچنین وجود معادن گوگرد در آن کوه که باعث خفگی می‌شود و عده‌ای از کارگران را به هلاکت رسانده، این کار پس از صرف هزینه‌های سنگین متوقف شد.

درهفتم مهرماه سال ۱۳۲۷ شمسی مقدمات حفر تونل کوهرنگ آغاز و در ۲۴ مهرماه سال ۱۳۳۲ شمسی تونل افتتاح و آب کوهرنگ به زاینده‌رود هدایت شد.

در سال ۱۰۲۷ شاه عباس، محبعلی بیگ را جهت انجام این کار به کوهرنگ فرستاد، اما او هم کاری از پیش نبرد. سپس شاه عباس، امام قلیخان بیگلربیگی فارس و حسین‌خان حاکم لرستان را ماموریت داد، آن‌ها نیز ناموفق بودند. سرانجام شاه عباس شخصا اقدام کرد، و به طرف سرچشمه‌ی زاینده‌رود حرکت کرد ولی اجل او را مهلت نداد. در زمان شاه عباس دوم نیز اقداماتی اساسی و جدی انجام گردید حتی از مهندسین فرانسوی دعوت به عمل آمد، اما آن‌ها نیز توفیقی نیافتند، زیرا کار سنگین و مخارج آن زیاد و بیش‌تر سال، هوای آنجا سرد و یخ‌بندان بود.

عاقبت درهفتم مهرماه سال ۱۳۲۷ شمسی مقدمات حفر تونل کوهرنگ آغاز و در ۲۴ مهرماه سال ۱۳۳۲ شمسی تونل افتتاح و آب کوهرنگ به زاینده‌رود هدایت شد.

 تونل کوهرنگ ۱:

این سیستم شامل بند و یک تونل ۲۹۰۰ متری به‌طور میانگین سالانه حدود ۳۰۰ میلیون مترمکعب آب را به حوضه زاینده‌رود منتقل می‌کند. طبق مفاد طرح الحاق تونل کوهرنگ به رودخانه زاینده‌رود اجرا و بهره‌برداری این طرح بیست و پنج ساله بوده و طی بند سوم آن کشاورزان و ذی‌نفعان این طرح در استان دهم موظف بودند که هرگونه خسارت به حوضه آبی کارون ناشی از بهره‌برداری این طرح را جبران کنند. علی رغم تمام شدن چندین سال از قرارداد قانونی و محیط‌زیستی این طرح خسارتی پرداخت نشده است.

تونل کوهرنگ ۲:

طراحی و اجرای سد انحرافی و تونل دوم کوهرنگ به وسیله‌ی مهندسان مشاور سوگرا انجام‌گرفت و از این سیستم در سال ۱۳۶۴ خورشیدی بهره‌برداری شد. از سال ۱۳۶۶ خورشیدی با پایان یافتن ساختمان سد و تونل ماربران و انتقال ۱۱۵ میلیون مترمکعب آب چشمه‌های ماربران و کلنچین به پشت این سد، سد و تونل دوم کوهرنگ سالانه به‌طور میانگین حدود ۲۵۵ میلیون مترمکعب آب را به مخزن سد زاینده‌رود انتقال می‌دهند.

تونل چشمه لنگان و تونل خدنگستان:

هدف از اجرای طرح انتقال آب رودخانه‌های سیبک و سرداب و چشمه لنگان و چشمه خدنگستان به رودخانه‌ی زاینده رود است که با احداث سد چشمه‌لنگان سالیانه جمعا ۱۹۵ میلیون مترمکعب آب از طریق تونل به حوضه زاینده رود منتقل می‌شود.

تونل کوهرنگ ۳:

طراحی و ساخت سد و تونل سوم کوهرنگ به وسیله‌ی مهندسان مشاور زایند آب و تهران برکلی در سال‌های دهه ۶۰ بررسی شد. گزارش این بررسی‌ها و نقشه‌های طرح مقدماتی سد، سازه‌های وابسته و تونل انتقال آب در سال ۱۳۶۷ خورشیدی منتشر شد. در سال ۱۳۷۰ اسناد مناقصه تونل سوم کوهرنگ تهیه و پس از برگزاری مناقصه بین‌المللی و سپس مناقصه داخلی نهایتا شرکت ساختمانی تابلیه برنده مناقصه می‌شود و کار را با نظارت شرکت زایند آب شروع می کند. در سال ۱۳۷۷ خورشیدی سازمان آب منطقه‌ای اصفهان با توجه به گذشت یک دهه از مطالعات و ضرورت کاربری آمار و اطلاعات گردآوری شده در این دوره، برای به هنگام کردن آمار استفاده از اطلاعات جدید و بازنگری در طراحی‌ها و مبانی طرح، مطالعات تکمیلی فاز یک سد را به شرکت مهندسی مشاور مهاب قدس و همچنین مطالعات تکمیلی مرحله دوم تونل انتقال آب کوهرنگ ۳ را به مشارکت مهاب قدس- زایندآب واگذار کرد.

وزارت نیرو در هفته دولت در سال ۱۳۹۰ طرح بهشت آباد را کلنگ زنی کرد، در شرایطی که سازمان حفاظت محیط‌ زیست کشور در سال ۱۳۸۶ و مرکز پژوهش‌های مجلس در سال ۱۳۸۷ و سازمان مدیریت منابع آب ایران به عنوان متولی آب کشور، به این طرح اشکالات و ایرادات فراوانی گرفتند و آن را تایید نکردند.

در نتیجه تونل سوم کوهرنگ به منظور تامین و انتقال آب به میزان حدود ۲۵۵ میلیون مترمکعب در سال، برای تامین قسمتی از کمبود آب منطقه مرکزی ایران برای مصارف شرب صنعت، کشاورزی و افزایش حجم آب تنظیم شده سد زاینده رود با استفاده از سد مخزنی کوهرنگ ۳، طراحی و عملیات اجرایی آن آغازشد. هم‌اکنون با اتمام تونل سوم کوهرنگ و وجود ۸ دستگاه بزرگ پمپاژ امکان برداشت آب کوهرنگ تا ۶۰ میلیون مترمکعب فراهم است اما با ساخت سد این تونل کل آب باقیمانده کوهرنگ انتقال می‌یابد.

طرح بهشت‌آباد:

عنوانی است که برای انتقال آب از استان چهارمحال و بختیاری به استان‌های اصفهان، یزد و کرمان به کار برده می‌شود. طبق این طرح قرار است نسبت به انتقال سالانه حدود یک میلیارد و صد میلیون مترمکعب، آب به فلات مرکزی ایران اقدام شود. این طرح در کش‌وقوس قانون گذاری‌ها و تحت فشار افکار عمومی استان‌های خوزستان، چهارمحال و بختیاری و نمایندگان این استان‌ها در مجلس، علی‌رغم تصویب در شورای عالی آب هنوز اجرا نشده‌است. بیشتر کارشناسان معتقدند؛ اجرای این طرح، به‌طور خاص پیامدهایی منفی بر استان‌های مبدا و به‌طور عام بر امنیت ملی دارد.

وزارت نیرو در هفته دولت در سال ۱۳۹۰ طرح بهشت آباد را کلنگ زنی کرد، در شرایطی که سازمان حفاظت محیط‌زیست کشور در سال ۱۳۸۶ و مرکز پژوهش‌های مجلس در سال ۱۳۸۷ در گزارشی به شماره ۸۹۳۵ و سازمان مدیریت منابع آب ایران به عنوان متولی آب کشور، به این طرح اشکالات و ایرادات فراوانی گرفتند و آن را تایید نکردند و در پی اعلام خبر کلنگ‌زنی و آغاز به منظور اجرای این طرح، نمایندگان استان چهارمحال و بختیاری در مجلس تحصن کردند.

این سرآغاز سلسله درگیری‌هایی شد که اکنون بعنوان نزاع بین اصفهان، خوزستان و چهارمحال و بختیاری شناخته می‌شود. این نزاع‌ها که از سال ۱۳۹۳ شکل خشونت‌آمیزی به خود گرفت، هم اکنون وارد سطحی دیگر شده است که نمونه‌های آن را در درگیری‌های ابتدای سال جاری در خوزستان با خاموشی رودخانه کارون و نیز در چند روز گذشته در اصفهان با پوشش رسانه‌ای گسترده تلوزیون ملی می‌توان دید.

دلایل عمده خشک شدن رودخانه زاینده‌رود در محدوده شهر اصفهان و عدم تامین آب کشاورزان شرق اصفهان:

-خشکسالی‌های چندین سال گذشته در حوضه آبریز رودخانه (شهرستان کوهرنگ و ارتفاعات زردکوه بختیاری)

-افزایش نسبی دما، تغییرات و اغتشاشات اقلیمی، تبدیل بارش‌های برف به باران و کاهش ارتفاع برف در منطقه

-احداث کارخانجات صنعتی و آب‌بر همانند (ذوب آهن، فولاد مبارکه، پتروشیمی‌ها، نساجی‌ها و ..) که در حال حاضر تنها کارخانجات صنعتی بدون در نظر گرفتن فضای سبز حاشیه کارخانجات، نیاز به ۱۸۸ میلیون مترمکعب در سال آب دارند و برنامه توسعه کارخانجات صنعتی به گونه‌ای که در آینده نزدیک نیاز به ۲۴۴ میلیون مترمکعب آب خواهند داشت.

-خطای محاسباتی در برآورد آب رودخانه (عدم پیش‌بینی سال‌های کم بارش)

-توسعه شبکه‌های آبیاری (کشاورزی)

-عدم کنترل الگوی کشت در منطقه (گسترش لجام گسیخته برنج‌کاری و سایر محصولات آب‌بر)

-توسعه دهشت‌آور شهرها و شهرک‌های اطراف پایتخت فرهنگی جهان اسلام

پیش فروش و تخصیص آب‌های وجود نداشته، تحقق نیافتنی و غیرپایدار به استان‌های دیگر ۹۸ میلیون مترمکعب به استان یزد و ۵۴ میلیون به کاشان و … (مدعیان حق‌آبه از تونل سوم کوهرنگ)

-توسعه فضای سبز شهرها (البته قسمت عمده این توسعه چمن‌کاری است که تاثیر روانی دارد ولی تاثیر شیمیایی اندکی دارد) به خاطر توسعه صنعت و آلودگی هوا

“آرش حجازی” یکی از اهالی ادبیات این سرزمین در پانزدهمین شماره‌ی ماهنامه‌ی فرهنگی هنری “جشن کتاب” (مهرماه ۱۳۸۴) چنین درد دل باز می‌گوید: “چهار نفر بودند. اسم‌شان هم این بود: همه کس، یک کسی، هر کسی و هیچ‌کس.

کار مهمی در پیش داشتند و “همه کس” مطمئن بود که “یک کسی” این کار را به انجام می‌رساند. “هرکسی” می‌توانست این کار را بکند، اما “هیچ‌کس” این کار را نکرد. “یک کسی” عصبانی شد، چرا که این کار، کار “همه کس” بود ، اما “هیچ کس” متوجه نبود که “همه کس” این کار را نمی‌کند. سرانجام داستان این طور تمام شد که “هرکسی”، “یک کسی” را سرزنش کرد که چرا “هیچ کس” کاری را نکرد که “همه کس” می‌توانست انجام بدهد.”

خوب که نگاه کنیم می‌بینیم این داستان تکراری و همیشه حاضر روزگار ماست. همه مشکلات را می‌دانند، مشکل اصلی این است که کسی نمی‌خواهد در حل آن سهیم باشد. بنظر می‌رسد ادامه این مسیر به نفع هیچ‌یک از طرفین و منافع ملی نباشد، نگارنده معتقد است که بیش از ۵۰ درصد مشکل در استان اصفهان و با استفاده از خرد جمعی و تلاش دانشگاهی باید حل شود، الزاما ساده‌ترین راه‌حل یعنی واریز آب به منطقه نمی‌تواند بحران فزاینده در منطقه را مرتفع سازد و پیشنهاداتم با فوریت:

-بازنگری در مدیریت حوضه آبریز رودخانه زاینده‌رود و به شراکت گرفتن استان‌های اصفهان و چحارمحال و بختیاری

-فشار بر صنایع برای بازچرخش و تصفیه آب و استفاده مجدد آن در صنایع

-متوقف نمودن کاشت برنج و سایر محصولات آب‌بر توسط کشاورز شرق اصفهان در شهرستان لنجان

-احداث تصفیه خانه‌های فاضلاب کلیه روستاها و شهرهای اطراف رودخانه

-حفط و احیای پایتخت فرهنگی جهان اسلام بجای پایتخت صنعتی امروز

-جلوگیری از توسعه کارخانجات صنعتی آب‌بر و انتقال کارخانجات به مناطق مستعد و یا حتی طرح‌های توسعه این صنایع به سایر مناطق ممکن

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.