آرشیو برچسب

ماهی دودی

ماهیان محبوس در انبارهای دود

ما راه می‌رویم و فرهاد در دالان‌های ذهنمان می‌خواند: «بوی عیدی، بوی توپ، بوی کاغذ رنگی/  بوی تند ماهی دودی وسط سفره‌ی نو/ بوی یاس جانماز ترمه‌ی مادربزرگ».  ما با خیال دست‌های مهربانی راه می‌رویم که در گذشته‌ای نه چندان دور، سفره‌های ساده‌ی دورهمی‌های صمیمانه را پهن می‌کردند. دست‌هایی که  به  خاطرات‌مان عطر و طعمی ماندگار بخشیدند. سال‌هایی که ما در آن عمرخویش را سپری می‌کنیم، روزگاری‌‌ست که آدم‌ها به سرعت از گذشته‌ فاصله می‌گیرند. مرزها به تدریج کم‌رنگ می‌شوند و بسیاری از رسوم، سنت‌ها، مشاغل و خرده‌فرهنگ‌ها در غبارِ فراموشی…