گیله‌وا پاسخی به ضرورت تاریخی بود

سی سالگی گیله‌وا، نشریه‌ای برای گیلان زمین

1 344

عصر روز پنج‌شنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۱، نشست سوم از نشست‌های سی سال با مجله‌ی فرهنگی ــ هنری و گیلان‌شناسی گیله‌وا، از سوی جرگه با همکاری خانه فرهنگ گیلان برگزار شد.

رحیم چراغیبه گزارش مرور، رحیم چراغی (شاعر و پژوهشگر) در این نشست، در باره‌ی سال دوم گیله‌وا سخن گفت. وی با اشاره به شرایط بحرانی مطبوعات و از رونق و رمق افتادنِ مطبوعات فرهنگی، هنری و مستقل و آزاد گفت: امروز نه تنها با افت تیراژ مطبوعات مستقل که با سقوط آن‌ها روبرو هستیم. چراغی دلیل عمده‌ی این شرایط را ورود فرستنده‌های ماهواره‌ای به زندگی مردم از سال‌های دور عنوان و تصریح کرد: این امکان اطلاع‌رسانی در حوزه‌های مختلف را لحظه‌ای کرده  و به مطبوعات خبری و حتی پژوهشی  آسیب رسانده است. او با اشاره به گسترش شبکه‌های اجتماعی در سال‌های اخیر افزود: این شبکه ها نیاز به مطالعات جدّی را از بین برده‌ و به اشتباه جای نشریات تخصصی و کتاب را اشغال کرده اند .

او با اشاره به فروش سیگار و تنقلات در دکه‌ها افزود: سی سال پیش این‌گونه نبود. خط کجی را در نظر بگیریم که سی سالِ گذشته در آن سویش قرار دارد. ۱۰ سال از آن سی سال به سکوت گذشته است. انگار خاکِ مُرده پاشیده بودند. هیچ خبری نبود. نه برای کسانی که فکر و محتوا تولید می‌کردند و، نه برای کسانی که به آن تولیدات نیاز داشتند و باید تغذیه می‌شدند. امّا آرام آرام صدای پاهایی شنیده شد. صدای گام نشریاتی چون آدینه، دنیای سخن، مفید، چیستا، گردون که متاسفانه امروز خبر درگذشت عباس معروفی را شنیدیم. هم‌زمان در گیلان ویژه‌نامه‌هایی ضمیمه‌ی هفته‌نامه‌های نقش‌قلم و کادح توسط علی صدیقی، علی‌رضا پنجه‌ای و بهزاد عشقی منتشر شدند که زنده‌یاد محمدتقی صالح‌پور به آن‌ها تداوم بخشید. اگر انتشار آدینه و گردون و چیستا ضرورت داشت، چیزی دیگر نیز لازم بود. نیاز و ضرورتی دیگر نیز وجود داشت. گروه‌هایی از مردم بودند که، نیازهای دیگری داشتند. در همان سال‌ها، گیله‌وا پا به عرصه گذاشت و بخش‌هایی از نیازهای جامعه را در حوزه‌های مختلف برآورده ساخت. کسانی که در این حوزه‌ها فکر و اندیشه و محتوا تولید می‌کردند، متن می‌نوشتند، پایگاهی برای عرضه‌ی آن‌ها ایجاد شد  که گیله‌وا بود.

از آن سوی خطِ کج، برعکس این سویش که امروز صدای فرو ریختنِ آوارهایش را می‌شنویم، صداهای خوبی به گوش می‌رسید. به مثال دکه‌ها توجه کنید. در جلویش مجلاتی از آدینه تا گیله‌وا آویزان است. یا در پیشخوان، کنار روزنامه‌ها پهن شده‌اند. امّا این اتوبانی دوطرفه بوده. گروه‌های مردم در سی سال پیش جلوی دکه‌ها جمع می‌شدند. این‌ها مخاطبان این مجلات و روزنامه‌ها بودند. برخی خرید می‌کردند. بعضی تیترها را می‌خواندند و شماری در زیر نگاه تند و گزنده‌ی دکه‌دار نشریه را ورقی می‌زدند. مطبوعات تا حدودی مخاطب داشتند. ارتباطی دوسویه وجود داشت. در سویی، تولید فکر و محتوا بود و در سوی دیگر، نیاز جامعه  و حضور مخاطب که این جریان را کامل می‌کرد.

به گزارش مرور، این شاعر و پژوهشگر سپس با نگاهی به شماره‌های منتشر شده در سال دوم گیله‌وا، از مشکلات چاپ و سختی کار در آن‌ سال‌ها و محدودیت امکانات چاپ در رشت و همچنین مراودات دفتر گیله‌وا در  آن سالها یاد کرد. وی با اشاره به همکاران سال دوم گیله‌وا  از کسانی چون دکتر جلال ستاری، دکتر اصغر عسکری خانقاه، فریدون پوررضا، دکتر میراحمد طباطبایی، استاد اکبر رادی، دکتر عبدالکریم گلشنی، محمود پاینده لنگرودی، محمدتقی صالح‌پور، دکتر سیدمجتبی روحانی، مهندس احمد عاشورپور، فریدون نوزاد نام برد و تصریح کرد : اگر گیله‌وا نبود این متن‌ها تولید نمی‌شدند. یا دستکم به این شکل نوشته و عرضه نمی‌شدند. اگر گیله‌وا نبود و ضرورتِ پرداختن به این مسایل وجود نداشت، از تجربیات این بزرگان بی‌‌بهره می‌شدیم. جامعه‌ی ما از آن‌ها بی‌نصیب می‌شد. بزرگانی که  دیگر در میان ما نیستند.

رحیم چراغی در پایان با اشاره به پیشرفت تکنولوژی و احتمالِ بی اثر شدن کارکرد قلم و کیبورد برای نوشتن در آینده‌ی نزدیک و حذفِ مطبوعات کاغذی، کار گیله‌وا را با توجه به نقدهایی که امروزه به آن وارد است سخت‌تر دانست و گفت: گیله‌وا باید برای پس از سی سالگی‌اش تصمیم بگیرد. چگونه می‌خواهد با این دنیای جدید و مشکلات خود کنار بیاید. فکر می‌کنم با توجه به شرایط موجود، اگر خاطره‌ای از گیله‌وا بماند که آیندگان از این تجربه و خاطره بهره‌مند شوند نیکو باشد.

پوراحمد جکتاجیشاید پیشنهادم بی‌رحمانه باشد، آقای جکتاجی با انتشار نخستین شماره از سالِ سی و یکم، گیله‌وا را به تجربه و خاطره‌ای تبدیل کند. آقای جکتاجی می‌تواند به‌جایش گاهنامه‌ای از طریق نشر گیلکان منتشر کند. مهم این است که، گیله‌وا به ضرورتی تاریخی پاسخ داده و کاری کارستان کرده است. گیله‌وا با نامِ م. پ. جکتاجی پیوند خورده است. استاد محمدتقی پوراحمد جکتاجی از نام‌هایی ست که، فراموش نخواهد شد و آیندگان از او با احترام یاد خواهند کرد.

بخش دوم برنامه در گفت و گوی بی‌تکلفِ لیلا پورکریمی (از برگزار کنندگان نشست) با پوراحمد جکتاجی به پایان رسید.

1 نظر
  1. ح آلادینی می گوید

    به خانه فرهنگ رسیدیم

    با گروهی از حضار فرهنگی استان که مشتاقانه حضور داشتند همراه شدیم
    متاسفانه با بی مدیریتی غیرقابل توضیح از جانب برگزار کنندگان مواجه شدیم
    اگر به احترام جناب جکتاجی و سایر بزرگان استان نبود
    این کمینه جلسه را ترک میکرد

    سیستم پخش صدا بسیار بد
    مجری و مهمان یک میکروفن که تماما بافاصله جلوی مهمان بود
    صدای مجری که سوالات را طرح میکرد را فقط مهمان می شنید
    خلاصه در میان حضار ، افرادی که شنوایی سوپر داشتند نیز مشکل دار بودند
    متاسف شدم برای مدیریت کردن این برنامه
    در برنامه های قبلی خانه فرهنگ ، چنین موردی ندیده بودم
    مدیریت برنامه درحد مدیریت سیستم حاکم برکشور بود
    فیلمی هم که در شبکه های اجتماعی از صحبتهای جناب جکتاجی پخش شد و دارای صدای واضح بود علتش وجود دستگاه ضبط کننده بر روی میز بود
    درکل برنامه قابل استفاده آنطور که انتطار میرفت نبود

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.