ضربتی و حداقلی

واکنش نظام آموزش کشور به مشکلات فاصله‌گذاری اجتماعی؛

0 381

با همه‌گیری ویروس کووید-۱۹ در ایران و جهان، بسیاری از حوزه‌های خدماتی بستر سرویس‌دهی خود را تغییر دادند تا تاثیر فاصله‌گذاری اجتماعی را بر روند عادی زندگی کاهش دهند. این تغییر در حوزه آموزش به دلایل متعدد از جمله تاثیر آن بر آینده آموزش به‌طور عام و آموزش غیر حضوری به طور خاص، ایجاد شکاف دانشی در بین یادگیرندگان، سیستم آموزش خطی-ترتیبی در ایران و نظایر آن از اهمیت برخوردار است.

در مقاله‌ی حاضر، بخشی ازعملکرد وزارت‌خانه‌های علوم و آموزش و پرورش را در این حوزه بررسی می‌کنم که با بیش از ۱۷ میلیون یادگیرنده، بخشی قابل ملاحظه از تجربه جمعی و متفاوت ما در این دوران را شکل داده‌اند و در یادداشت‌های بعدی این سلسله، به تاثیرات این اقدامات و دورنمایی که برای آموزش الکترونیک ترسیم می‌کنند خواهم پرداخت.

در بررسی اقدامات انجام شده توسط این دو وزارت‌خانه به طور خلاصه می‌توان گفت: عملکرد وزارت علوم بسیار نامتقارن و بسیار ضعیف‌تر از حد انتظار بوده و آموزش و پرورش نیز با در نظر نگرفتن ملاحظات تکنولوژیک آموزش از راه دور عملکردی ناکافی و غیرقابل قبول داشته است.

وزارت علوم اجرای طرح را به دانشگاه‌ها واگذار کرد[۱]. همین موضوع باعث ایجاد طرح‌هایی با قالب شکلی نسبتا مشابه و کیفیتی بسیار متفاوت شد. بسیاری از مراکز آموزش عالی به آموزش الکترونیک ناهمزمان[۲] روی آوردند، اما در عموم موارد دانشگاه‌ها از ارائه آموزش لازم برای استفاده از این شیوه آموزشی به اساتید امتناع کرده و تنها به ارائه یک فایل راهنمای استفاده از سیستم الکترونیکی بسنده کردند. با توجه به آنچه از تجربه‌های پراکنده دانشجویان در مقاطع مختلف آموزش عالی برداشت می‌شود، زیرساخت‌های دانشگاهی بسیار دیر در دسترس قرار گرفته و فارغ از میزان پشتیبانی شبکه‌ای به دانش و تلاش اساتید برای ارائه راهکار‌های جدید وابسته بوده است.

همچنین دانشگاه‌هایی که بدنه صنفی و انتقادی قوی‌تری داشته اند توانسته‌اند نواقص زیرساخت الکترونیک را با شتاب بیشتری شناسایی و حل و فصل کنند. اما این اجبار ناگهانی در تغییر فرم آموزش، ملاحظات مشخی را نیز در پی داشت که عموما از طرف وزارت‌خانه و وزارت علوم نادیده گرفته شد. دانشجویانی که اقامت خوابگاهی داشتند در بسیاری از موارد برای یافتن محل اسکان با کیفیت مشابه دچار مشکل شدند. گروهی از دانشجویان هم به دلیل عدم دسترسی به ابزار الکترونیک مناسب، یا امکان استفاده از آموزش را به طور کامل از دست دادند و یا با کاهش شدید کیفیت آموزش مواجه شدند.

همچنین لازم به ذکر است که ضعف منابع الکترونیک کتابخانه‌ای در این دوره دسترسی دانشجویان و اساتید به منابع را با مشکل جدی مواجه کرد. در همین زمان وزارت علوم هیچ برنامه مشخصی برای جبران ضرر وارد شده به دانشجویان نداشته و برنامه‌های خود را تا حد زیادی بر مبنای عادی‌سازی شرایط پیش برده است. همچنین اصرار دولت به بازگشایی دانشگاه‌ها نه تنها منافی پروتکل‌های بهداشتی دولت بوده، دانشگاهیان را در خطری قابل اجتناب قرار داده است.

اگرچه مقایسه عملکرد آموزش و پرورش با سایر سیستم‌های مشابه در این نوشتار ممکن نیست؛ بررسی ساده شکل اجرایی و سطح رضایت معلمین و یادگیرندگان به سادگی نشان‌دهنده مشکلات جدی این سیستم در مقایسه با روش سنتی تدریس حضوریست. آموزش و پرورش این امکان را داشته که به دلیل تمرکز سازمانی بیشتر و سادگی وهمسانی نسبی منابع، علاوه بر آموزش الکترونیک، از آموزش تلویزیونی نیز بهره ببرد[۳]. کلاس‌های تلویزیونی که از کیفیت و طول مناسبی برخوردار نیستند، آمار بازدید بسیار ناامید کننده‌ای دارند[۴]. این در حالی ست که به اعتراف وزیر آموزش و پرورش، ۶.۹ درصد از دانش‌آموزان دسترسی به اینترنت ندارند[۵] و مهم‌ترین ابزار یادگیری آن‌ها همین برنامه‌های تلویزیونی است.

سیستم مدیریت یادگیری شاد[۶] نیز که در ابتدای فعالیت با مشکلات جدی زیرساختی روبرو بود، همچنان از برآورده کردن نیاز‌های معلمان و دانش‌آموزان عاجز است. دانش‌آموزان در سیستم آموزش و پرورش ایران، برای یادگیری به طور کامل به معلم وابسته‌اند[۷] و اگرچه این وابستگی در سنین بالا کاهش پیدا می‌کند، در دوره اول ابتدایی، چالش‌های آموزش الکترونیک بسیار جدیست و همراهی یک بزرگسال با سواد را ناگزیر می‌کند. امکان این همراهی برای بسیاری از دانش‌آموزان با مشکلاتی مواجه است. این در حالی است که بسیاری از دانش‌آموزان و خانواده آن‌ها هیچ امکانی برای دسترسی به فضای دیجیتال ندارند[۸] و از سواد الکترونیک کافی نیز برخوردار نیستند. در کنار این مشکلات، ثبت‌نام دانش‌آموزان در سامانه شاد، از طریق ارائه کدملی انجام می‌شده که به دلیل عدم ثبت اطلاعات دانش‌آموزان توسط ادارات و همچنین عدم دسترسی اتباع خارجی به کدملی مشکلات جدی ایجاد کرده است.

واکنش نظام آموزشی ایران به مشکلات ناشی از همه‌گیری کووید-۱۹، انفجاری و کوتاه مدت، ناکافی و منافی موازین اولیه عدالت آموزشی و بیشتر در راستای عادی‌سازی و رفع مسئولیت جلوه می‌کند. اگرچه این موضوع در سطح دولتی و با توجه به وضعیت اقتصادی کشور تا حدی «معمول» به نظر می‌رسد، آسیب‌های ناشی از آن تاثیری ناگزیر بر پیکر جامعه ایران باقی خواهد گذاشت.

 

توضیحات:

  1. در بخشنامه معاونت آموزشی وزارت علوم در سوم اسفند ماه آمده بود: «…در زمینه برگزاری کلاس‌های درس به شیوه غیرحضوری، دانشگاه‌ها و موسسات می‌توانند با توجه به شرایط و امکانات دانشگاه، فعالیت‌های آموزشی خود را مدیریت کرده و به انجام رسانند…»
  2. آموزش ناهمزمان (َAsynchronous learning) شکلی از آموزش است که در آن یاددهنده و یادگیرنده، در زمان‌ها و مکان‌های فیزیکی متفاوتی با محتوای درسی ارتباط برقرار کرده و عمل آموزش را در فضایی جدا از یکدیگر انجام می‌دهند.
  3. مدرسه تلوزیونی سیما، که بر روی شبکه آموزش فعالیت می‌کند از طریق آدرس http://tv7.ir/tvschoolدر دسترس است.
  4. در زمان نگارش متن بسیاری از جلسات ضبط شده در فضای آنلاین، آمار بازدید یک رقمی دارند. این در حالی است که کشور نزدیک به ۱۴ میلیون دانش‌آموز دارد.
  5. این میانگین در استان‌های مختلف دارای پراکندگی بسیار متفاوت است و ممکن است تنها پوشش شبکه اینترنت را بررسی کرده باشد.
  6. شبکه آموزش دانش‌آموزیshadweb.iranlms.ir
  7. یکی از مهم‌ترین عوامل این وابستگی مربوط به شکل طراحی منابع است.
  8. در سیستم‌هایی که از آموزش الکترونیک استفاده می‌کنند ارائه امانی تبلت آموزشی به دانش‌آموزان برای رفع این مشکل مرسوم است. تبلت‌های آموزشی عموما ارزان ودارای کارآیی محدود هستند که برای یادگیری کودکان ویژه‌سازی شده‌اند.
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.