خانواده؛ هسته ای تحول یابنده در دوره مدرن

0 589

تعریف و تعبیر یکسان از خانواده، به­مثابه یک گزینش عقیدتی یا نظری است. از آن­جا که نظام­های فکری و ارزشی متفاوتی بر گروه­های اجتماعی گوناگون حاکم است پس خانواده نیز تعریف­های متفاوتی دارد. خانواده در دوره مدرن تغییراتی را از سر گذرانده و تحول همه جانبه در شکل و محتوا آن را به یکی از مهمترین مسائل جهان معاصر بدل کرده است. روند رو به افزایش تغییرات در خانواده، گاه تا جایی پیش رفته که برخی آن را منتج به تجزیه خانواده تلقی می­کنند. لازم به تاکید است که در این یادداشت فقط به­گونه­ای از خانواده هسته­ای شهری که در طبقه متوسط رایج است، نقبی خواهیم زد.

در دوره مدرن و تحت ­تاثیر تحولات خانواده در جهان، برخی از ارزش­ها در خانواده ایرانی هم از منظر آیینی و هم از نظر شکل و فرم دگرگون شده­ و سویه­های خاصی را دنبال کرده است اما در نگاهی کلی ارزش­های خانوادگی همیشه وجود دارند و فقط با ارزش­های نسل­های پیشین متفاوت هستند.

خانواده در کوچک­ترین و پذیرفته شده­ترین شکل خود «واحدی متشکل از پیوند مورد تایید جامعه و کمابیش ماندگار دو فرد از جنس متفاوت است که زندگی مشترک را تشکیل می­دهند». زاد و ولد می­کنند و نسل بعدی را به جامعه تحویل می­دهند. این شکل از خانواده به عنوان گرایشی غالب و پدیده­ای فراگیر در اکثر جوامع وجود دارد. این در حالی است که برخی معتقدند خانواده هسته­ای نوعی خانواده مرکزگریز، خود ویرانگر و گذرا است و در واقع این خانواده فقط تا هنگامی دوام می­آورد که فرزندان هنوز از منظر قابلیت و توانمندی­های اجتماعی ناتوان محسوب می­شوند.

در دوره مدرن خانواده به تدریج مهم­ترین وظایف و نقش­های خود را از دست داده است. از یک­سو وظایف مادی (فعالیت تولیدی، نقش اقتصادی، نقش حمایتی) و از سوی دیگر وظایف فرهنگی، عاطفی، اجتماعی (تربیت فرزند، آموزش و پرورش، جامعه­پذیری، شکوفایی و آسایش تمام اعضای خانواده) که از اهم این وظایف بودند به نهادهای اجتماعی متعدد و تخصصی سپرده شده­اند.

خانواده در واقع مجموعه­ای گسترده از ساختارها، شکل­ها و وظایف را در بر می­گیرد که به تبعیت از جغرافیا و فرهنگ متفاوت است. البته در درون هر جامعه واحد نیز، براساس طبقه اجتماعی، سطح فرهنگی و سطح درآمد، با تفاوت و تغییر مواجه است. به همین دلیل خانواده نه به صورت عاملی ایستا و تغییرپذیر بلکه مانند هسته­ای تحول یابنده به نظر می­رسد که انعطاف­پذیری و انطباق پذیری چشم­گیری دارد. خانواده به منزله نهادی است که همواره از دگرگونی­های کل جامعه تاثیر می­پذیرد و در عین حال توانایی پایداری در برابر رویدادها و دگرگونی­ها و به طور حتم اثر­گذاری بر آن را نیز دارد.

از میان دگرگونی­های اخیر و متاثر از دوره مدرن، تغییر در نقش و جایگاه مرد و زن است. مرد هنوز هم نقش تعیین کننده و جایگاه محوری خود را حفظ کرده ضمن اینکه از منظر حقوقی نیز صاحب موقعیت برتری نسبت به زن است. اما در این بین آنچه دستخوش تحول و دگرگونی شده نقش و جایگاه زن است.

در دوره مدرن و در پرتو تحولات صورت گرفته پایگاه حقوقی زنان تاحدی دگرگون شده و روابط اجتماعی زن و مرد، تحت تاثیر آموزش و تحولات مدرن با گمانه­زنی به تعادل یافتگی نزدیک­تر شده است. در میان برخی از گروه­های اجتماعی زنان ساکن شهرها، بسیاری به واسطه تحصیلات، اشتغال، قدرت و اهمیت اقتصادی و البته حضور و کنشگری در مسیر تحقق استقلال نسبی قرار گرفته­اند. اما با همه این اوصاف جایگاه مرد به پیروی از سنت و نگرش حاکم بر جامعه، قدرتی پیشران و گاه مطلق است و زن در موقعیت کاملا یکسان با مرد از فرصت­های برابر با او بهره­مند نیست. از همین روی زنان همچنان به­مثابه موجودیتی فرودست نقش اجتماعی درجه دو و فرعی را تجربه می­کنند. با این نگرش مذکور زن هم­چنان نیازمند سرپرستی و تحت قیمومیت محسوب می­شود و مرد از قدرت و نفوذ و اعتبار لازم برای فرودست سازی او برخوردار است.

البته بدیهی است الزامات اقتصادی و مالی که ضرورت انجام کار به شیوه سنتی و مسئولیت­های فردی را قوت می­بخشید، کاسته شده و زنان را تا حد زیادی از قید و بند نقش­های پیشین آزاد ساخته است. به واسطه گسترش خانواده هسته­ای نقش­های مردانه و زنانه به شکلی تحول یافته است که ساختارهای همکاری افزایش یافته به شکلی که در برخی از گروه­های اجتماعی و سنی خصوصا زوج­های جوان مردان وقت خود را بیش از گذشته صرف کمک به کارهای خانگی و مراقبت از فرزندان می­کنند و حالا دیگر «کارخانگی به­مثابه امری زنانه» تلقی نمی­شود.

با همه این تغییرات هنوز میان وضعیت حقوقی و حقیقی زنان تضاد وجود دارد. آنان در واقعیت امر هنوز از بهره­مندی کارساز و کامل از حقوق خویش دور هستند و در بهترین حالت در یک دوران گذار به سر می­برند.

در نهایت از همین رهگذر خانواده نیز با همه فراز و نشیب­ها یک واحد مهم اجتماعی باقی خواهد ماند و جز در موارد خاص، نهاد خانواده به هر شکل و فرمی که بدل شود، هسته­ای بنیادین محسوب می­شود که اجرای برخی از وظایف سنتی و جدید را بر عهده خواهد گرفت.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.