سقوط سرمایه اجتماعی عامل اشغال ایران بود

در نشست تخصصی؛ «هجوم متفقین به ایران» مطرح شد:

0 311

نشست تخصصی؛ «هجوم متفقین به ایران در جنگ جهانی دوم و نقش ارتش ایران» با مشارکت و اهتمام پژوهشکده گیلان‌شناسی، معاونت علوم، تحقیقات و فناوری ارتش جمهوری اسلامی ایران و نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران(دانشگاه آموزشی رشت)و موزه جنگ ونگارد لاهیجان روز دوشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۱ در پژوهشکده گیلان‌شناسی دانشگاه گیلان و موزه جنگ ونگارد لاهیجان برگزار گردید. سخنرانان این نشست دکتر ناخدا داداش‌زاده، دکتر عباس پناهی، کارن جمال‌امیدی و دکتر رضا جهانفر به ارائه دیدگاه‌های خود درباره جنگ جهانی دوم و پیامد‌های هجوم متفقین به ایران پرداختند.

در آغاز نشست برنامه ارزشمندی توسط رزم نوازان نیروی دریایی ارتش ج. ا ایران اجرا شد. شروع جلسه با خیر مقدم دکتر محمود رنجبر رئیس پژوهشکده گیلان‌شناسی آغاز شد، ‌ایشان در سخنرانی افتتاحیه به بررسی بازتاب هجوم متفقین در ادب پارسی پرداختند. سپس ناخدا دکتر جواد داداش‌زاده؛ به بررسی نقش نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در تأمین امنیت دریای خزر پرداختند. ‌ایشان علاوه بر تأکید بر نقش راهبردی نیروی دریایی ارتش ایران در دریای خزر، به بررسی توانمندی‌های ارتش ایران، اهمیت ذخایر این دریا، نقش ژئوپلتیکی ایران و همچنین دلایل آمادگی دفاعی ایران اشاره داشتند.

به اعتقاد‌ایشان، ایران به جهت موقعیت ژئوپلتیکی در آسیا و بخش مهمی از خاورمیانه همواره به عنوان وزنه‌ای سیاسی شمرده می‌شود.

سخنران بعدی نشست، دکتر عباس پناهی عضو هیأت علمی پژوهشکده گیلان‌شناسی سخنرانی خود را با این پرسش آغاز کردند؛ آیا ایران در رویداد‌های جهانی می‌تواند بیطرف بماند؟‌ایشان ضمن بررسی تحولات تاریخی ایران در جغرافیای سیاسی و ژئوپلتیک ایران به جایگاه آن در بزنگاه‌های تاریخی اشاره داشت.

از دیدگاه دکتر پناهی ایران به جهت واقع شدن در جغرافیایی پرحادثه، نمی‌تواند جایگاه بیطرفانه‌ای داشته باشد. به گونه‌ای که اسپانیا، سوئد و سوئیس در جنگ جهانی دوم اتخاذ کرده بودند. در مطالعات و پژوهش‌های روابط بین‌الملل دولت بی‌طرف به دولتی اطلاق می‌شود که دارای ویژگی‌ها و خصوصیات خاصی است. از جمله این خصوصیات که شاید مهم‌ترین آن نیز باشد بی‌طرفی چنین دولتی باید از طرف قدرت‌های بزرگ به رسمیت شناخته شده باشد. در واقع بی‌طرفی یک دولت باید بر اساس یک توافق دسته‌جمعی توسط قدرت‌های بزرگ تضمین شود؛ شاخص و متغیری که در مورد دولت رضاشاه با وضعت ایرانِ آن روزگار سازگاری نداشت. در واقع به جهت اینکه روس‌ها و انگلیسی‌ها در طول جنگ جهانی دوم به ایران و خطوط مبادلاتی آن نیاز مبرمی داشتند، این مسأله به هیچ وجه موضوعیت نداشت.

ایران طی دو جنگ جهانی اول و دوم تلاش داشت تا موقعیت بیطرفی خود را حفظ کند، اما رویداد‌های بین‌المللی به گونه‌ای رغم خورد که کشور ایران به ناچار وارد منازعات بین‌المللی کشانده شد. به هر حال بی‌طرفی باید از طرف کشوری اتخاذ شود که از آزادی و استقلال عمل در سیاست خارجی برخوردار باشد. کشوری که خود بتواند خط و مشی سیاست خارجی‌اش را تعیین کند و وابستگی خارجی نداشته باشد؛ در حالی که در جنگ بین‌الملل اول ایران عملاً در اشغال بیگانه بود و در جنگ بین‌الملل دوم ایران به جهت ذخایر ارزشمند نفت و مسیر ارتباط جنوب به شمال و همسایگی با روسیه مورد استفاده قرار گرفت.

نکته دیگری که مورد تأکید دکتر پناهی قرار گرفت، اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک ایران بوده است. با وجود این که ایران با اروپا که کانون اصلی جنگ بود فاصله داشته و دور از آلمان بوده است، اما روسیه به عنوان قدرتی جهانی در شمال ایران و انگلیسی‌ها در جنوب ایران و در خلیج فارس حضور داشتند و همین امر دور ماندن از صحنه جنگ را برای ایران به امری غیرممکن تبدیل ساخته بود. در نتیجه مسأله بیطرفی ایران عملاً نادیده گرفت شد و اشغال ایران در جنگ جهانی دوم پیامد‌های زیادی برای ایران به همراه داشت.

سخنران سوم نشست، آقای کارن جمال‌امیدی مدیر موزه جنگ ونگارد لاهیجان بوده است، ‌ایشان سخنان خود را بر سه محور، جغرافیا، نفت و نقش پل ارتباطی ایران مورد برسی قرار داده است. از نظر‌ایشان، ایران در جنگ جهانی دوم به جهت داشتن نفت و گاز، شرایط جغرافیایی مورد توجه قدرت‌های جغرافیایی قرار گرفت. در نتیجه برای متفقین برای عملی نشدن برنامه‌های آلمانی‌ها ایران را تصرف نشده و به همین جهت به ایران لقب پل پیروزی دادند.

به عقیده‌ایشان موقعیت جغرافیایی ایران به گونه‌ای است که همواره مورد توجه کشور‌های بزرگ بوده است، این مسأله موجب شد که کشور‌های بزرگ و درگیر در جنگ برای دسترسی به ایران رقابت شدیدی داشته باشند. در این میان متفقین پیشدستی نموده و پیش از اینکه برنامه آلمانی‌ها جهت تصرف استالینگراد عملی شود، توانستند ایران را اشغال و با این اقدام تسلیحات و کمک‌های نظامی خود را در اختیار روس‌ها قرار داده و شووی با این تسلیحات پیشرفته بر آلمانی‌ها پیروز شودو نکته بعدی که مورد توجه متفقین قرار گرفت، تأمین انرژی و نفت ایران بود. نفت به عنوان نیروی تأمین‌کننده صنایع انگلیسی‌ها به ویژه کشتی‌ها، کارخانجات و صنایع موتوری مودر توجه آن‌ها بوده در نتیجه دسترسی کامل بر آن‌ها موجبات اشغال ایران را فراهم کرد.

سخنران پایانی نشست، رضا جهانفر پژوهشگر و نویسنده تاریخ معاصر در نشست تخصصی هجوم متفقین به ایران و نقش ارتش ایران اظهار کرد که یکی از دلایل تسهیل‌کننده اشغال ایران توسط متفقین، سقوط سرمایه اجتماعی و عدم انجام مقاومت مردمی در سطح وسیع در برابر متجاوزین روس و انگلیس و آمریکایی بود. در میان گروه‌های مرجع، صرفاً تعدادی از کارکنان ارتش ایران به ویژه نیروی دریایی بودند. که برای دفاع از سرزمین اقدامات ماندگاری انجام دادند. البته نیروی دریایی در برابر متفقینّ حدود ۶۰۰ شهید داشت.

شهادت دریابان غلامعلی بایندر فرمانده وقت نیروی دریایی در برابر انگلیسی‌ها در سوم شهریور ۱۳۲۰ و شهادت ناو سروان یداله بایندر در برابر روس‌ها در چهارم شهریور ۱۳۲۰ نمونه اثرگذار از وطن دوستی این شهداست. حاکمیت مرکزی ایران با صدور فرمان ترک مخاصمه، فرصت دفاع منسجم ملی را سلب کرد.

نویسنده کتاب بایندر از مسئولین خواست که نسبت به معرفی شهدای جنگ جهانی دوم در سطح جامعه اقدام کنند. وی اظهار کرد که در هر شرایطی، شهدا افزایش دهنده سرمایه اجتماعی و عاملی برای انسجام اجتماعی هستند.

در پایان نیز شرکت‌کنندگان نشست نیز با پرسش و پاسخ‌هایی همراه بوده است که برخی از سخنرانان به پرسش‌های مطرح شده پاسخ گفته‌اند.

در بخش دوم نشست، شرکت کنندگان از موزه جنگ ونگارد بازدید به عمل آورده و از نزدیک به مشاهده این مجموعه ارزشمند فرهنگی و علمی پرداختند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.