حیوان آزاری به مثابه تجاوز به روح بشریت

19

از گذشته چه به یاد داریم؟ از فرهنگ و باور گذشتگان چه در توبره زیسته خود داریم؟ از تعالیم اجتماعی و مذهبی گذشته چه به ما رسیده است که آزار و آسیب به طبیعت را تبدیل به یک فرهنگ کرده‌ایم.

گاه با حیوان آزاری، گاه با رهاکردن زباله در آب و خاک و گاه با تخریب زیستگاها و زیستنی‌ها!! ما نسلی هستیم که نه از گذشته دانشی در توبره خود داریم و نه میراث پاکی برای نسل آینده بنا کرده‌ایم. نه تاریخ می‌خوانیم نه تاریخ می‌نویسیم، آوار، تخریب، آزار و آلودگی میراثی است که برای نسل آینده به یادگار خواهیم گذاشت؟

 

حیوان آزاری در هیچ برهه‌ای از تاریخ یک رفتار اجتماعی پذیرفته شده نبوده است. در بسیاری از آموزه‌های اجتماعی و مذهبی صلح و مهربانی با حیوانات سفارش شده به عنوان مثال می‌توان این جمله را از پیامبر اسلام ذکر کرد:

پیش آمد که پیامر اسلام به زیبایی، پندی به یادگار گذاشت با این محتوا که آنکه گنجشکی را بیهوده بکشد، هم او تا قیامت فریاد می‌زند و از دست او ناله سر می‌دهد و می‌گوید: خدایا، فلان شخص بیهوده و نه برای منفعتی، مرا به قتل رسانده است.

و این اهمیت چنان بوده که حتی در گذشته‌های ورای تاریخ نیز برای حفاظت از حیوانات افسانه­هایی تولید می­شد که سبب ترس و یا احتیاط انسان­های بدرفتار شود بلکه با حیوانات مهربان­تر باشند.

 

به عنوان مثال افسانه سیاه گالش را می‌­توان نام برد که پایه و اساس آن مردی است که از چهارپایان چه اهلی چه وحشی حفاظت می‌کند و هرگونه آسیب عمدی به گاو، گوزن، بز و … سبب خشم سیاگالش می­شده است. در دنیای امروز که افسانه جای جز کتاب‌های تخیلی ندارد آنچه که نیاز و ضرور دارد جرم‌انگاری و وضع قوانین مناسب مقابله با حیوان آزاری است.

اینکه به عنوان یک فعال محیط‌زیست انتظار و درخواست جرم‌انگاری برای حیوان آزاری و تخریب محیط‌زیست شهری را دارم صرفا از روی علاقمندی به حیوانات و طغیان احساس ناشی از اسید پاشیدن بر روی سگ‌ها در انزلی یا بریده شدن دم گربه‌ها در خیابان سعدی رشت، یا بریدن درختان کهنسال نیست.

 

بلکه باور دارم حیوان آزاری، ساقه‌های درختی است که ریشه­‌های آن در جای دیگری پنهان است. امروز در تمامی دنیا سخن از پیامدهای نگران‌کننده‌­ی حیوان آزاری است. حیوان آزاری می‌تواند دلایلی مانند باورهای خرافی و سنتی داشته باشد.

اما محتمل‌ترین آن بیماری­های روانی و اختلال شخصیتی است که بصورت اسید پاشی روی سگ­‌ها و گربه‌ها، بریدن و سوازندن دم آنها، حلق آویز کردن و حتی تجاوز به آنها تا بریدن گوش‌های الاغ، زجرکش کردن خرس، سوزاندن پلنگ، تزریق اسید، مثله کردن، بروز دهد. این بیماری می‌تواند خشونت‌های مخرب تری را به همراه داشته باشد.

 

در مقاله‌ای که در مجله حقوق دانشگاه میشگان در سال ۲۰۰۸منتشر شده نتایج نگران کننده‌ای به دست آمد. در این مطالعه  آمده: ۱۰۰ درصد از مجرمان قتل جنسی که مورد بررسی قرار گرفتند، سابقه ظلم به حیوانات را داشتند یا اینکه ۷۰ درصد از کل حیوانات آزارها حداقل یک جرم دیگر را مرتکب شده‌اند و تقریباً ۴۰ درصد آنها مرتکب جنایات خشونت‌آمیز علیه مردم شده‌اند.

همچنین این مقاله می‌گوید: ۴۸ درصد از متجاوزان و ۳۰ درصد از کودکان آزاری گزارش کردند که در دوران کودکی یا نوجوانی مرتکب حیوان آزاری شده‌اند. افرادی که حیوانات آزاری می‌کردند، پنج برابر بیشتر به‌خاطر خشونت علیه انسان‌ها دستگیر می‌شدند، و سه برابر بیشتر احتمال داشت که سوابق مربوط به جرایم مواد مخدر و بی‌نظمی داشته باشند.

 

همه‌­ی آمارهای حیوان آزاری، اندیشمندان دنیا را به سمتی سوق داده تا به این نتیجه برسند که ارتباط قوی بین حیوان آزاری و خشونت خانگی وجود دارد. در واقع ظلم به حیوانات امروز در دنیای جرم‌شناسی به عنوان یک پیش‌بینی کننده مهم خشونت خانگی در آینده در نظر گرفته می‌شود.

حجم بالای حیوان آزاری در ایران که سال‌های اخیر، بیشتر از پیش رسانه‌ای می‌شود باید نگران‌کننده باشد. افزون بر جرم‌انگاری حیوان آزاری باید بررسی­های روان شناختی و پیشگیری از جرم نیز بر روی پدیده حیوان آزاری صورت بگیرد.

 

شاید بهتر باشد برای ایجاد راهکارهای مناسب در ابتدا طرح مقابله با حیوان آزاری برخی از نمایندگان مجلس که از سال ۹۴ تدوین آن در فراکسیون محیط‌زیست مجلس آغاز و در سال ۹۸ تقدیم مجلس شد جدی گرفته شود. شاید بهتر است بسیاری از رفتارهای بداخلاقی اجتماعی همچون حیوان آزاری بیش از پیش جدی گرفته شود تا از آسیب‌های جدی‌تر به فرهنگ و اجتماع پیشگیری شود.

 

نظرات بسته شده است.