اعداد، فقر را فریاد می‌زنند

کاهش شاخص رفاه و افزایش تعداد مستمری بگیران در گیلان

0 1,113

نزدیک به نیمی از مردم استان گیلان تحت حمایت اداره کل کار، تعاون و رفاه اجتماعی هستند.

این جمله‌ای است که در ابتدای گزارش سالانه‌ی اداره کل کار و رفاه اجتماعی گیلان به چشم می‌خورد و شاید در نگاه اول اغراق‌آمیز به نظر بیاید. اما با استناد به آمارها یک میلیون و ۲۵۹ هزار نفر از گیلانی‌ها در سال ۹۹ تحت حمایت این سازمان قرار داشته‌اند درحالی که جمعیت استان گیلان تنها دو میلیون و ۵۷۱ هزار نفر است. اعدادی که درستیِ گزاره‌ی بالا را تایید کرده و نشان می‌دهد ۴۹ درصد از مردم گیلان نیازمند حمایت رفاهی هستند.

این آمارهای جالب توجه حکایت ناگواری است که نشان می‌دهد وضعیت استان گیلان به چه سمت و سویی می‌رود. استانی با ظرفیت‌های بسیار که تاکنون نصیبی از امکاناتش نبرده است و آمارهای حوزه‌های مختلف از محیط زیست تا تجارت و از رفاه اجتماعی تا کشاورزی حکایت از اوضاع ناخوش‌اش می‌دهد.

بیمه‌شدگان کم و مستمری بگیران زیاد شده‌اند

بنا بر آمارها در سال ۹۹ تعداد بیمه‌شدگان استان گیلان نسبت به سال ۹۸ یک درصد کاهش داشته است درحالی که تعداد مستمری بگیران رو به افزایش گذاشته است و در سال ۹۹ نسبت به سال ۹۸ چهار درصد افزایش یافته است.

بیمه‌شدگان اجباری از همه بیشتر

گیلان یازدهمین استان از نظر تعداد افراد بیمه‌شده در کشور است که در این میان ۵۹ درصد افراد بیمه‌ی اجباری هستند، ۳۸ درصد از بیمه‌های خاص استفاده می‌کنند و ۲ درصد افراد از مزایای بیمه‌ی بیکاری بهره می‌برند. یک درصد از کل تعداد بیمه‌شدگان هم از سایر انواع بیمه استفاده می‌کنند.

بر اساس آمارهای دفتر آمار و محاسبات اقتصادی سازمان تامین اجتماعی کشور، تعداد مردان بیمه‌شده در استان گیلان بیش از ۳۰۰ هزار نفر است و زنان بیمه‌شده در این آمار یک – سوم این مقدار یعنی حدود ۱۰۰ هزار نفر هستند. البته این اختلاف سه برابری تقریبا در تمام استان‌های کشور هم وجود دارد و میانگین مردان بیمه‌شده در کشور هم از تعداد زنان بیمه‌شده بیشتر است.

درحالی که تعداد مستمری بگیران بازنشته در میانگین کشوری حدود ۴۳ درصد است، این معیار در استان گیلان ۴۷ درصد است که حکایت از بیشتر بودن تعداد بازنشستگان مستمری بگیر از میانگین کشوری دارد.

زنان بیمه شده کمتر هستند

بر اساس آمارهای دفتر آمار و محاسبات اقتصادی سازمان تامین اجتماعی کشور، تعداد مردان بیمه‌شده در استان گیلان بیش از ۳۰۰ هزار نفر است و زنان بیمه‌شده در این آمار یک – سوم این مقدار یعنی حدود ۱۰۰ هزار نفر هستند. البته این اختلاف سه برابری تقریبا در تمام استان‌های کشور هم وجود دارد و میانگین مردان بیمه‌شده در کشور هم از تعداد زنان بیمه‌شده بیشتر است.

این آمار از آنجا اهمیت دارد که زنان در گیلان بیش از میانگین کشوری به کار مشغول هستند اما وضعیت بیمه‌ای آن‌ها تفاوتی با سایر نقاط کشور ندارد. موضوعی که می‌تواند به مرور زنان گیلانی را از چرخه‌های اشتغال بیرون کند.

گیلان در میان بالاترین تعداد بیماران خاص

منابع و آمارهای صندوق بازنشستگی کشوری نیز نشان می‌دهد استان گیلان با وجود آنکه جمعیتی کمتر از بسیاری از استان‌های کشور دارد، اما تعداد افراد دارای بیماری خاص که تحت پوشش این نهاد قرار دارند، در میان ۵ استان اول در کشور است.

پس از تهران و خراسان رضوی، گیلان سومین استانی است که بیشترین افراد بازنشسته‌ی دارای بیماری خاص را دارد که تحت حمایت این نهاد کشوری هستند. موضوعی که وجه دیگری از رکود بال‌های توسعه و پرواز پیری و فقر در استان را نشان می‌دهد.

مردم کمتر به مراکز درمانی می‌روند

رکود اقتصادی، افزایش هزینه‌های جاری در بخش بهداشت و درمان و حذف سوبسیدهای بیمه‌ها باعث شده تا بر اساس آمارها و اطلاعات اداره کل بیمه سلامت استان گیلان، تعداد افراد مراجعه‌کننده به مراکز درمانی استان در فاصله‌ی سال‌های ۹۷ تا ۹۹ به طور معناداری کاهش یابد.

در این میان سقوط تعداد مراجعان به مراکز دندانپزشکی این سازمان احتمالا بی‌ارتباط با گرانی تعرفه‌های دندانپزشکی و عدم پشتیبانی بیمه‌ها نیست. آمارها می‌گویند تعداد دفعات مراجعه به دندانپزشکی در فاصله‌ی سال‌های ۹۷ تا ۹۹ تقریبا به یک – سوم کاهش پیدا کرده است.

در سال ۹۷ بیش از ۵ هزار ویزیت دندانپزشکی ثبت شده است، این عدد در سال ۹۸ به حدود ۴ هزار ویزیت کاهش پیدا می‌کند و سرانجام در سال ۹۹ به حدود ۲ هزار ویزیت در سال می‌رسد.

خانوارهای گیلانی تحت حمایت کمیته امداد

آنطور که مرکز فناوری کمیته‌ی امداد در گزارش سالانه‌ی خود به وزارت کار و رفاه اجتماعی اعلام کرده، در سال ۹۹ تعداد ۱۲۵ هزار ۳۵۴ خانوار تحت حمایت این نهاد بوده‌اند که جمعیت آن‌ها بیش از ۲۱۸ هزار نفر است. دانشجویان و دانش‌آموزان گیلانی هم سهم قابل توجهی در این نهاد دارند؛ به‌طوری که بیش از ۱۵ هزار دانش‌آموز و بیش از هزار و ۶۰۰ دانشجو تحت حمایت کمیته امداد هستند.

درآمد و هزینه خبر از تنگدستی می‌دهند

آنطور که مرکز آمار ایران گزارش داده در سال ۹۹ متوسط درآمد یک خانوار شهری حدود ۷۴ میلیون تومان بوده است که از این مبلغ بیش از ۶۲ میلیون تومان آن صرف هزینه‌های جاری شده است. شرایط درآمد و هزینه‌ی خانوارهای روستایی از این هم بغرنج‌تر است و از متوسط درآمد ۴۲ میلیون تومانی، بیش از ۳۴ میلیون تومان آن برای تامین نیازهای ابتدایی زندگی صرف شده است.

جالب است بدانید کلیدواژه‌ی هزینه از منظر اقتصادی یعنی «مبلغی که در سال اعضای خانوار صرف خرید وسایلی می‌کنند که توسط خود اعضا یا دیگران مصرف خواهد شد.»

در گیلان هم نسبت درآمد و هزینه تفاوت چندانی با میانگین کشوری ندارد و خانوارهای شهری مجبورند از درآمد ۶۹ میلیون تومانی خود در سال بیش از ۵۴ میلیون تومان را هزینه کنند. خانوارهای روستایی گیلان هم از درآمد ۴۰ میلیون تومانی خود باید حدود ۳۱ میلیون تومان را هزینه کنند.

این آمارهای هولناک در شرایطی خبر از فقر روزافزون می‌دهند که به نظر می‌رسد درصد فقر بسیار بیش از آمارهای رسمی باشد. در این آمارها که به تفکیک سازمان‌ها و نهادهای مختلف نوشته شده است، تنها وضعیت اقتصادی و رفاهی بخشی از جامعه مورد بررسی قرار گرفته است و قطعا در نگرشی کلی‌تر، اوضاع از این هم بحرانی‌تر است.

ایران، کشوری گران است

در یادداشتی که در روزنامه‌ی شرق منتشر شده، ایران در میان چهار کشور آسیایی پاکستان، ترکیه، اندونزی و مالزی گران‌ترین کشور برای زندگی است. این آمارها نشان می‌دهند میزان هزینه‌ای که اعضای یک خانوار باید برای تامین نیازهای زندگی خرج کنند، در مورد بسیاری از اقلام از هر ۴ کشور بیشتر است.

جایی که به نظر می‌رسد تیغِ تحریم، تاب مردم را بریده و برخلاف آنچه که برخی در وصف نعمت بودن تحریم می‌گویند، ایران در سه سال گذشته نتوانسته از اثرات تحریم اقتصادی مصون بماند. اثراتی که می‌توان بخشی از آن را در استان گیلان هم مشاهده کرد؛ در گرانی محصولات کشاورزی، کمبود آب، کاهش سرانه‌ی خدمات بهداشت و آموزش و بسیاری از موارد دیگر.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.