مرگ چنین خواجه نه کاریست خرد

0 398

استاد دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی( ۲۴ فروردین ۱۳۰۲- ۸ اسفند ۱۴۰۱) چهل و پنج روز قبل از صدسالگی خود در ایستبورن انگلستان درگذشتند. محمدجعفر، زاده لنگرود و فرزند موسی از روحانیون لنگرود بود و چون نام جدشان جعفر بود پدرشان نام خانوادگی جعفری را برگزید و به این سبب جعفری لنگرودی شدند.

محمد جعفر پس از گذراندن دوران ابتدایی و دوران سه ساله اول دبیرستان در لنگرود به رشت رفت و وارد دانشسرای مقدماتی شد. در سال سوم دبیرستان مادرشان را از دست دادند و این اولین تلخکامی در زندگی وی بود. او به دلیل مشکل مالی پدر پس از واقعه “املاک واگذاری” ترک تحصیل کرد و به کار در اداره ذوب آهن نوشهر مشغول شد و مدتی حسابدار آنجا بود. پس از ورود سربازان روسی به ایران در زمان جنگ جهانی دوم و پایان کار در آن اداره و بدنبال درگذشت پدر به تحصیل در حوزه‌های علمیه قم، ساوه، همدان، اصفهان و مشهد پرداخت.

در مشهد استادش حاج شیخ هاشم مدرس قزوینی بار تقلید را از شانه‌اش برداشت و تقلید را بر او حرام کرد. (دایره‌المعارف علوم اسلامی قضایی جلد دوم ص ۱۱۹۲) وی از استادانی خبره و دانا برخوردار بود که توانستند گوهر وجود او را بشناسند و آن را پرورش دهند. به نقل از استادش آقا بزرگ معروف(حکیم شهیدی) نقل می‌کرد: تدریس ظریف کاری و ذوق لازم دارد، ذوق و ظرافت اندیشه هنر است، و هنر کار هرکسی نیست.( بر تارک علم تالیف محمد رضا قنبری ص ۱۰۲)

از سال ۱۳۳۱ تا ۱۳۳۴ دانشجوی کارشناسی حقوق دانشگاه تهران شد و در سال ۱۳۳۹ از رساله ی دکتری خود که بررسی یک مفهوم در سرتاسر حقوق مدنی بود “تاثیر اراده در حقوق مدنی” با درجه عالی دفاع کردند.

 نگاهی به آثار   

دکتر جعفری لنگرودی غیر از تالیفات دوران تحصیل حوزوی مانند منظومه عربی کامل المیزان، خودآموز رجال و درایه، درس توحید، التقریب الی حاشیه التهذیب، ترجمه کتاب ابن عقیل، تعدیل النحو و المعول، بدنبال تحصیل در رشته حقوق، کار جدی خود را در این وادی پی گرفتند و تا زمان رحلت‌شان به این تلاش علمی ادامه دادند.

تالیفات ایشان را می‌توان در چند دسته مختلف قرارداد. نوشته‌های مربوط به محشای قوانین و مقررات(قانون کار، اصلاحات ارضی، بیمه، ثبت و قانون مدنی)

نوشته‌های ادبی: سیمای شعر(سه جلد در یک مجلد)، منطق ادبی، چهارمقاله، فیلولوژی و کتاب هایی که با عنوان راز بقای ایران در سخن شاعران بزرگ همچون فردوسی، نظامی، مولوی، حافظ و سعدی نوشتند.

کتاب‌های با نگاه فلسفی و یا مربوط به فلسفه: رنسانس فلسفه(۵ جلد)، فلسفه ی حقوق مدنی(۲ جلد)، فلسفه اعلی در علم حقوق، فلسفه عمومی حقوق( تءوری موازنه)، اصول فلسفی حقوق، فلسفه فرهنگ و هنر که می‌توان کتاب‌های مقدمه علم حقوق و روش جدید در مقدمه علم حقوق را هم در این ردیف قرار داد.

کتاب‌هایی با موضوعات خاص حقوقی به ویژه حقوق مدنی در موضوعات: خانواده، اموال، ثبت، وصیت، ارث، رهن و صلح، کفالت، مضاربه، حواله، ضمان و تعهدات.

کتاب‌های دانشنامه‌ای و مربوط به اصطلاحات حقوق که کار بزرگی در عالم حقوق بوده است: ترمینولوژی حقوق، وسیط در ترمینولوژی حقوق، مبسوط در ترمینولوژی حقوق (۵ جلد)، دانشنامه حقوقی(۵ جلد)، دایره المعارف حقوق اسلامی(۲ جلد قضایی و یک جلد فلسفی در منطق حقوق)، دایره المعارف حقوق مدنی و تجارت در یک جلد که ناقص ماند و در کتاب ۵ جلدی الفارق پی گرفته شد و کامل گردید، فرهنگ حقوقی، ترمینولوژی اصول، ترمینولوژی حقوق سیاسی و دانشنامه عرفان.

 در سال‌های اخیر کتاب‌هایی کم حجم با عنوان دروس در باره اصول، حقوق سیاسی، عرفان، حقوق مالیه (به انضمام حقوق اداری)، علم روش‌شناسی و دروس تجزیه نوشتند. در زمینه تجزیه مفاهیم به اجزای تشکیل دهنده ی آنها غیر از دروس تجزیه، تالیفات ارزشمندی دارند که راهگشا است: تجزیه در علوم انسانی، فرهنگ عناصر شناسی و جامع علوم انسانی(عناصرشناسی عمومی) که در سال ۱۴۰۱ منتشر شد.

 کتاب‌هایی با موضوعات مختلف که می‌تواند مورد استفاده پژوهشگران قرار گیرد: تربیت محقق، فن استدلال ( منطق حقوق اسلام)، حقوق اسلام، مکتب های حقوقی در حقوق اسلام، تاریخ حقوق ایران، علم حقوق در گذرگاه تاریخ، تاریخ معتزله، صد مقاله درعلم حقوق، قوه قدسیه، علم موضوع شناسی و اندیشه و ارتقا.

یکی از کارهای پرزحمت دکتر لنگرودی در مورد متن قانون مدنی و پیشنهاد اصلاح و تدوین کامل آن است. ایشان در مجموعه محشی از قانون مدنی (با نگاهی علمی، تطبیقی، تاریخی) پس از شرح و توضیح قانون مدنی فعلی که در ۱۳۳۵ ماده می باشد، متنی را با تدوین ۳۵۲۰ ماده پیشنهاد می کند و در پایان آن متذکر شده اند که این متن در چهارچوبه حقوق مدنی که مواد آن یا از فقه آمده است و یا با ضوابط فقه سازش داده شده است. بدنبال آن در سال ۱۳۸۵ با نوشتن کتاب اساس در قوانین مدنی” المدونه” به تنظیم دیگری از قانون مدنی در ۲۴۳۴ ماده پرداخت.

دکتر لنگرودی در کتاب اخیر نوشتند که معروف شده است که علوم اجتماعی ملاحظه کار است. ملاحظه‌کاری همسایه محافظه کاری است. فقه و حقوق از شاخه های علوم اجتماعی است. این ملاحظه کاری در آنها کم و بیش راه دارد: در کتب علمی کمتر، در مجموعه قوانین موضوعه بیشتر!

دکتر لنگرودی کار اصلی‌شان در زمینه حقوق مدنی بود، اما گرایش های دیگر حقوقی نیز می‌توانند از آن بهره گیرند. کتاب هایی تالیف نمودند که برای کسانی که می خواهند در وادی حقوق گام بردارند شایسته بل بایسته است که از آن استفاده کنند مانند ترمینولوژی حقوق. آنها که می خواهند دقیق در بحث‌های حقوقی و حتی فقهی کنکاش کنند می توانند از الفارق ۵ جلدی و کتاب‌های مربوط به تجزیه موارد حقوقی بهره گیرند. با خواندن کتاب دو جلدی ارث از ارث در میان شیعیان و اهل سنت خبردار شوند.

 دکتر جعفری لنگرودی به امر عرف توجه جدی داشتند و بسیاری از موارد را در این زمینه و به کمک آن بررسی می کردند و معتقد بودند در معاملات تعبد جایی ندارد و باید به عرف مراجعه کرد. او می گفت غول دوهزار ساله یعنی عرف را بیدار کردم و حضور او را در یک یک معاملات بیان کردم.( تاریخ حقوق ایران از انقراض ساسانیان تا آغاز مشروطه ص ۷۴) تعبد نظام اندیشه را مخدوش می کند(همان ص ۸۴)در جایی دیگر نوشت: عرف دلیل تعقل است و بر اساس مصالح انسانها دور می زند.( مسایل منطق حقوق و منطق موازنه ص ۹۶) در عرف تعبد نیست زیرا بر اساس مصالح خود، کار می کند(روش جدید در علم حقوق ص ۲۳۷) البته عرف هم هرگاه مصلحت ببیند به طور استثنایی( به حکم حاجت عمومی) از تعبد، استقبال می کند.( همان  ص۲۵۵)

 دکتر لنگرودی در زمینه های دیگر حقوق غیر از حقوق مدنی سخنانی دارد که شایسته توجه است. در یکی از کتاب های خود نوشت: هزاران سال است حاکمیت ملی در دست جباران به صورت یکی از مباحات دست به دست گشت تا آنکه حکومت پارلمانی در اروپا چند قرن قبل پا گرفت و مردمان دانستند که حاکمیت به جباران تعلق ندارد و می توانند نظر بدهند. انتخابات به راه افتاد و خلق در صفوف ایستادند تا پای صندوق رای بروند و بر سرنوشت خود، حاکم باشند. (اندیشه و ارتقا، یکصدویک مقاله در علم ماهیت شناسی ص ۳۷۱) و یا بحث هایی که در تجزیه عنوان اقتدارگرایی نگاشتند. (جامع علوم انسانی-عناصرشناسی عمومی ص۶۱)

 ایشان موضوعی با عنوان عموم دعوت را در برابر دعوت عموم طرح می کند و آن را نوعی جهانگشایی در برابر جهانشمولی می داند و دعوت سرخ را برخلاف دعوت سفید نمی‌پذیرد و با فتوحات اعراب پس از پیامبر اسلام(ص) همدلی و همراهی ندارد و در این زمینه می نویسد:

” دعوت در عمومِ دعوت که مورد بحث است یک دعوت سیاسی است. در این دعوت از طرف خواسته می شود که شرع اسلام را بپذیرد. پس مساله “انتقال فکر” مطرح بود. برای اینکه انتقال فکر، صورت گیرد باید به طرف، مجال تفکر داد و این خود زمان زیاد لازم داشت تا حداقلِ اطلاع از مبانی و اصول اسلام را به دست آورد. علاوه بر این باید به طرف دعوت، حق رد و قبول دعوت، داده شود؛ دعوت اجباری را دعوت نمی گویند. آن یک الزام است.( حقوق مالیه به انضمام حقوق اداری ص ۱۰-۱۱) ایشان معتقدند عموم دعوت در سیره رسول اکرم، محدود به سطح جزیره العرب بود آنهم برای تمرکز قدرت عمومی و ساختار استقلال آن سرزمین. چنین چیزی در برنامه هیچکدام از انبیا نبود.( همان ص ۱۲)

دکتر لنگرودی در تمام دوران عمرش تلاش نمود حقوق مدنی را با نگاه به فقه و فقها بررسی کند و قانون در محضر فقه و اندیشه های فقهی باشد. اینکه در آینده چگونه به این موضوع نگریسته می شود و سرنوشت این نوع نگاه چه خواهد شد، آینده و آیندگان مشخص خواهند کرد. با هر نگاه و نگرشی بنگریم استاد دکتر جعفری لنگرودی شایسته تکریم و تجلیل می باشند که راه هایی را گشودند و مبانی را به دست دادند تا در سایه ی آن بتوان به تحلیل واقعی پرداخت.

 با سخنی از استاد دکتر محمدجعفر جعفری لنگرودی در باب عدالت و قانون  و کمیت و کیفیت آن سخن را به پایان می بریم:

 “آیا عدالت با کمیت بیشتر میانه دارد یا با کیفیت؟ آیا گسترش عدل و داد در بین مردم بسته به بیشتر رای دادن است یا بسته به بهتر رای دادن؟… صرف رای دادن باستناد قوانین، ملازمه با اجرای عدالت ندارد…وسعت دانش، سلامت ذوق، صفای خاطر و از همه بالاتر عشق بعدالت و انسان دوستی اگر با هم جمع شوند می توانند معنی عدالت را بفهمانند… کیفیت از مظاهر عشق است. اگر کیفیت را چاشنی کمیت نکنند زندگی ما تیره و تار خواهد بود… عدالت میوه زندگی است و تنها اعداد نمی توانند آفریننده عدالت باشند.حکم درست دادرس پایه فصل خصومت است لکن هر فصلی موجب وصل نیست.”

“وضع قانون خودبخود عدالت را تامین نمی کند. بعضی تصور می کنند که با اصلاح قوانین بهتر می توان عدالت را برقرار کرد…در عین حال که تلاش برای اصلاح قوانین باید دایم و مستمر باشد باید تلاش برای اجرای عدالت بیشتر گردد. قوانین مانند قفسی است که چند روزی می تواند مرغ عدالت را در خود نگهدارد ولی برای مدتی دراز نمی تواند آنرا در اختیار داشته باشد، اندیشه های بلند است که این پرنده دورپرواز را نگهداری می کند”(آرای شورای عالی ثبت و شرح آن ص۱۴-۱۵)

دکتر لنگرودی سالها پیش در پاسخ به استادش در مشهد که پرسیده بود: بنظرت راه حقیقت چیست؟ پاسخ داده بود: عمل به دانسته‌ها برای رسیدن به نادانسته ها.( دایره المعارف علوم اسلامی قضایی ج ۲ ص۱۱۹۰) و خود به همین مسیر رفت.

همانگونه که خود در ذکر خیر از استادش به حدیثی از پیام آور بزرگ حضرت محمد مصطفی(ص) اشاره کرده است، این نوشته را به پایان می برم: ای محمد(ص) بنده ای را که خداوند به او دانش داد تحقیر مکن و خدای وقتی که به او دانش داد او را خوار نشمرد. خدا دانشمندان را در جایگاهی فرا می خواند و می‌گویدشان که علم خود را به شما نسپردم مگر آنکه نیکی را به شما خواستم. شما را آمرزیدم.(همان ص۱۱۹۲-۱۱۹۳)

      روانش شاد و روحش در آرامش و در سرای سکوت ملکوت فرشتگان جای و جایگاهی درخور نصیب وی باد. بفضله و منه و کرمه.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.