حمام‌های رشت خاک می‌خورند؛

حمام‌های تاریخی، فرصت‌های سوخته‌ی رشت

0 ۵۸

در دل هر شهر، بناهایی ایستاده‌اند که بیش از آجر و گچ، حامل روح جمعی مردم آن‌اند. حمام‌های تاریخی درزمره‌ی این بناها قراردارند. فضاهایی که روزگاری مملو از زندگی، آیین، فرهنگ و معاشرت بودند و امروز تنها سایه‌ای از شکوه گذشته را بر دوش می‌کشند.

 

در حالی‌که بسیاری از شهرهای ایران به بازآفرینی و احیای این فضاهای تاریخی روی آورده‌اند، رشت همچنان در بی‌برنامگی و رهاشدگی به سر می‌برد؛ شهری که زمانی از نخستین مراکز مدرنیته‌ی ایران بود، اما امروز، بناهای تاریخی‌اش در غبار فراموشی پنهان  شده‌اند.

 

حمام‌ها در گذشته، فقط محل نظافت نبودند. آن‌جا، زندگی در جریان بود. مردم در آن‌جا از اخبار مطلع می‌شدند، مناسبت‌ها را جشن می‌گرفتند، اختلاف‌ها را کنار می‌گذاشتند و گاه حتی تصمیم‌های بزرگ خاندان در همان خزینه در میان بخار گرم گرفته می‌شد. حمام، نوعی رسانه‌ی مردمی بود؛ بی‌هیچ تریبون و صفحه‌ای، اما زنده‌تر از هر شبکه‌ی اجتماعی امروز.

 

در رشت،حمام‌های تاریخی بسیاری وجود دارد همچون: حمام گلزار پیرسرا، حمام حاجی ساغریسازان و مانند آن، هر کدام از این حمام‌ها یک تکه‌ای از تاریخ این شهرند. این بناها نه تنها از نظر معماری ارزشمندند، بلکه بخش مهمی از هویت فرهنگی و اجتماعی گیلان را باز می‌نمایانند؛ جایی که مردم ساده‌ی کوچه و بازار، در کنار هم آیین زیستن را تمرین می‌کردند. شاید به همین دلیل است که حمام‌های تاریخی بهترین مکان برای تبدیل شدن به موزه‌ی مردم‌شناسی هستند.

 

اما درب حمام‌های تاریخی رشت قفل، دیوارهایشان رطوبت‌زده و سقف‌ها در حال فروریختن است. محوطه‌ها تبدیل به انبار شده‌اند. در حالی‌که با نگاهی فرهنگی و آینده‌نگر، می‌توانست به یک موزه تبدیل شود..

 

نمونه‌ی درخشان این مورد، حمام قجر قزوین است؛ یکی از بزرگ‌ترین حمام‌های تاریخی ایران که در دوران صفویه ساخته شد. این حمام در سال ۱۳۸۴ در فهرست آثار ملی ثبت و با یک برنامه‌ی دقیق مرمتی، به موزه‌ی مردم‌شناسی آن شهر تبدیل شد.

 

این‌گونه است که امروز، هر گردشگری که به قزوین می‌رود، بازدید از حمام قجر در برنامه‌ی گردشگری اوست. در آن‌جا، مجسمه‌ها و وسایل زندگی قدیم، آیین‌های مردمی و آداب استحمام سنتی بازسازی شده‌اند. فضا به‌گونه‌ای طراحی شده که بازدیدکننده حس سفر در زمان را دارد. در این موزه، میراث نه تنها حفظ شده، بلکه به زبان امروز و برای نسل حاضر ترجمه شده است.

 

نمونه‌ی دیگر در سایر شهرهای ایران، چون: زنجان، کرمان، کاشان و مانند آن نیز به چشم می‌خورد. این حمام‌ها نه تنها نقشی فعال در گردشگری فرهنگی شهری دارند بلکه اشتغال‌زایی و هویت‌بخشی را نیز دنبال می‌کنند. این یعنی میراث اگر با فهم فرهنگی همراه شود، بلکه برای آینده سرمایه تولید می‌کند.

 

حمام گلزار در پیرسرای رشت سال‌هاست در انتظار مرمت است، هر بار وعده‌ای داده می‌شود که هیچ‌گاه به سرانجام نمی‌رسد. حمام حاجی ساغریسازان در قلب بافت قدیمی شهر، حالا میان ساختمان‌های بی‌هویت مدرن گم شده است. این بنا می‌تواند موزه‌ی آیین‌های گیلانی یا موزه‌ی مردم‌شناسی برای روایت تاریخ محلی باشد.

 

 این بی‌توجهی، تنها از کمبود بودجه نمی‌آید؛ از نبود اراده و تفکر فرهنگی در مدیریت شهری سرچشمه می‌گیرد. مدیرانی که هنوز مفهوم بازآفرینی شهری را در حد رنگ‌آمیزی دیوارها می‌فهمند، نه در معنا و جان‌بخشی دوباره به فضاهای تاریخی.

 

در حالی‌که شهرهای هوشمند جهان، از گذشته‌شان به عنوان عنصر هویت‌ساز در توسعه‌ی فرهنگی بهره می‌گیرند، رشت هنوز در چرخه‌ی وعده‌ها و گزارش‌ها درجا می‌زند. گویی برای مدیران فرهنگی ما، تاریخ فقط ملک متروکه‌ای است که باید تحمل‌اش کرد تا تخریب‌اش مجوز بگیرد.

 

یکی از نشانه‌های تمدن شهری، وجود موزه‌های زنده است؛ موزه‌هایی که با مردم ارتباط دارند، داستان می‌گویند، و گذشته را در زندگی امروز جاری می‌کنند. رشت، با تمام ظرفیت‌های تاریخی و فرهنگی‌اش، هنوز موزه‌ای جامع از آیین‌ها و سنت‌های خود ندارد.

 

حمام‌های تاریخی رشت می‌توانند بستر چنین حرکتی باشند اما هیچ‌کدام از این ایده‌ها حتی از مرحله‌ی طرح فراتر نرفته‌اند. در حالی‌که قزوین، یزد، تبریز و کاشان با احیای هوشمندانه‌ی چنین فضاهایی، هم جذب گردشگر داشته‌اند و هم به شهر خود معنا بخشیده‌اند.

 

رشت، اگر می‌خواهد همچنان شهر هویت و فرهنگ باشد، باید از خواب غفلت فرهنگی بیدار شود. حمام‌های تاریخی این شهر نه زباله‌های معماری، بلکه صداهای خاموش گذشته‌اند. آیا وقت آن نرسیده که مدیران شهری و میراث فرهنگی، به‌جای وعده‌های تکراری، به احیای واقعی این فضاها بیندیشند. رشت سزاوار موزه‌هایی است که تاریخ را روایت کنند، نه ویرانه‌های شرم‌آور نمایش دهد.

 

اگر دیگر شهرها توانست از یک حمام قدیمی، موزه‌ای مدرن بسازند، چرا رشت نتواند از حافظه‌ی خود دوباره زندگی بسازد؟

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.